على بن ابى طالب عليه السّلام از سفر يمن به مكه بازگشت تا به رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم بپيوند و 34 قربانى با خود آورده بود. در نزديكى مكه يكى از افراد خود را بر سپاهيانش گمارد و شتابان وارد مكه شد. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم از ديدن على و موفقيّت چشمگيرى كه در يمن نصيب وى شده بود، شادمان گشت و بدو فرمود: «رهسپار مسجد الحرام شو و كعبه را طواف نما و مانند يارانت از احرام خارج شو.»
حضرت على عليه السّلام عرضه داشت: «من مانند شما تهليل (لا اله الا الله) بر زبان آوردم.
من هنگامى كه احرام بستم عرضه داشتم: خدايا! همانگونه كه پيامبر و فرستادهات حضرت محمد تهليل گفت، تهليل مىگويم.»
سپس رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم به او دستور داد نزد سپاهيان خود بازگردد و آنها را به سمت مكه همراهى كند. وقتى اين افراد خدمت پيامبر رسيدند و از آنجا كه على عليه السّلام آنان را بر كار اشتباهى كه در غياب وى انجام داده بودند، مورد نكوهش قرار داده بود؛ از وى به پيامبر شكايت كردند. رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم در پاسخ آنان فرمود:
«ايها الناس لا تشكوا عليّا فو اللّه إنه لأخشن فى ذات اللّه من أن يشتكى»؛۱
مردم! از على شكوه نكنيد وى در راه خدا سختگيرتر از آن است كه كسى از او شكايت كند.
پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم روز نهم ذى حجه به اتفاق انبوه مسلمانان، رهسپار عرفات گرديد و تا غروب روز نهم در عرفات درنگ كرد و با فرارسيدن تاريكى شب سوار بر ناقه رهسپار مزدلفه گرديد. پاسى از شب را در آنجا سپرى نمود و از طلوع فجر تا طلوع خورشيد همچنان در مشعر الحرام توقّف نمود و روز دهم