39
پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)

«و اصطفى سبحانه من ولد (آدم) انبياء، أخذ على الوحى ميثاقهم و على تبليغ الرسالة امانتهم لمّا بدّل اكثر خلقه عهد اللّه اليهم، فجهلوا حقه، و اتّخذوا الأنداد معه، و اجتالتهم الشياطين عن معرفته، و اقتطعتهم عن عبادته...

فبعث فيهم رسله، و واتر اليهم انبياءه، ليستأدوهم ميثاق فطرته، و يذكّروهم منسىّ نعمته، و يحتجّوا عليهم بالتبليغ، و يثيروا لهم دفائن العقول و يروهم آيات المقدرة، من سقف فوقهم مرفوع، و مهاد تحتهم موضوع، و معايش تحييهم، و آجال تفنيهم، و أوصاب تهرمهم، و أحداث تتابع عليهم و لم يخل اللّه سبحانه خلقه من نبىّ مرسل، او كتاب منزل، او حجّة لازمة؛ او محجّة قائمة.

رسل لا تقصّر بهم قلة عددهم، و لا كثرة المكذّبين لهم: من سابق سمّى له من بعده، او غابر عرّفه من قبله.

على ذلك نسلت القرون، و مضت الدهور، و سلفت الآباء، و خلفت الأبناء. إلى أن بعث اللّه سبحانه محمدا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم لإنجاز عدته، و اتمام نبوّته، مأخوذا على النبيّين ميثاقه، مشهورة سماته، كريما ميلاده، و أهل الارض يومئذ ملل متفرّقه و أهواء منتشره، و طوائف متشتتّة، بين مشبّه للّه بخلقه، او ملحد فى اسمه، او مشير الى غيره.

فهداهم به من الضلالة، و أنقذهم بمكانه من الجهالة. ثم اختار سبحانه لمحمد صلّى اللّه عليه و اله و سلم لقاءه و رضى له ما عنده، و اكرمه عن دار الدنيا، و رغب به عن مقام البلوى، فقبضه اليه كريما صلّى اللّه عليه و اله و سلم و خلّف فيكم ما خلّفت الأنبياء فى اممها اذ لم يتركوهم هملا بغير طريق واضح، و لا علم قائم»؛

خداى سبحان از ميان فرزندان آدم پيامبرانى را برگزيد و در (ابلاغ) وحى و امانت دارى در رساندن پيام الهى به مردم از آن‌ها پيمان گرفت‌۱، در زمانى كه بيشتر مردم پيمان خدا را دستخوش تغيير و تبديل ساخته بودند و حق او را نمى‌شناختند و

1.( ۱). خداوند از پيامبران پيمان گرفت كه آن‌چه را از طريق وحى بدانان رسيده به مردم ابلاغ كنند و يا از آنان عهد و پيمان گرفت تا جز بر مبناى آن‌چه از طريق وحى دريافت كرده‌اند براى مردم قانون وضع نكنند.


پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
38

حكمت و رحمت الهى به فرستادن پيامبران تعلق گرفت، پيامبرانى كه برنامه‌هاى هدايتگرانه با خود داشته باشند و بشر را از وادى غريزه به وادى عقل و از منطق نزاع و كشمكش كه بنيانش غريزه و زور بود، به منطق قانونمندى سوق دهند. جامعه بشرى به وسيله نبوّت‌ها از ساختار حيات مادى خارج و به وادى پديده عقلى و معنوى وارد گشت. ارمغان اين نبوّت‌ها براى آدمى، طرح پيوندى فراتر از پيوند خونى و زيستى و برخاسته از اعتقاد بود، به‌همين دليل روابط انسانى، دگرگون شد و از روابط مادى به روابط معنوى ارتقا يافت.

اختلافاتى كه پس از درخشش نبوّت‌ها ميان نوع انسان بروز كرد، اختلافاتى معنوى و دينى و اعتقادى بود؛ زيرا علل و اسباب نزاع و كشمكش ميان انسان‌ها نه‌تنها به وسيله دين و آيينى كه نبوت‌ها آوردند از ميان نرفت؛ بلكه ادامه پيدا كرد و تنوع يافت و در اين عرصه، غريزه، مبناى كشاكش‌ها نبود بلكه قانون جاى آن را گرفت. بنابراين، قانون برخاسته از دين، براى وحدت و همكارى و تكامل انسانى، بنيانى ثابت و استوار تلقى مى‌شود.۱

امام على بن ابى طالب عليه السّلام در نخستين خطبه نهج البلاغه پس از بيان تاريخ آفرينش جهان و خلقت آدم عليه السّلام و اقامت دادن وى در زمين، مى‌فرمايد:

درخشش نبوّت‌ها و پياپى بودن آن‌ها در گذر زمان، محور تاريخ انسان و حركت وى به سوى كمال به‌شمار مى‌آيد چنان‌كه قرآن با توضيح شيوه خود، در تعامل با تاريخ، به اين مطلب تصريح كرده است.

امام عليه السّلام فرمود:

1.( ۱). حركة التاريخ عند الامام على عليه السّلام/ ۷۱- ۷۳.

  • نام منبع :
    پیشوایان هدایت (خاتم انبیاء محمد مصطفی صلّی الله علیه و آله)
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    مجمع جهانی اهل البیت (ع)
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1427 ه ق
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 12494
صفحه از 346
پرینت  ارسال به