دوران يتيمى، معمولا در ساختار و آمادهسازى انسان جهت پختگى و اعتماد به نفس در تحمل رنجها و دشوارىهاى گريبانگير و صبر و پايدارى در برابر آنها تأثيرى بسزا دارد. و بدينگونه خداى متعال خود، آمادهسازى پيامبر برگزيدهاش را برعهده گرفت تا قادر باشد وظايف مهم آينده و مسئوليت بزرگى را كه در انتظار دوران پختگى و كمال آن بزرگوار بود، بر دوش بكشد.
نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم در اين سخن خود، اشاره به اين حقيقت، فرموده است:
پروردگارم مرا ادب آموخت، پس ادبم را نيك گردانيد.۱
بيش از هشت بهار از عمر شريف پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم سپرى نشده بود كه به سومين مصيبت مبتلا گرديد و جدّ بزرگوارش «عبد المطلّب» را از دست داد.
اندوه رسول خدا در مرگ جدش، كمتر از حزن و اندوه وى در مرگ مادرش نبود تا آنجا كه حضرت در مراسم تشييع پيكر جدش به سمت آرامگاه ابدى وى، بسيار گريست و هرگز ياد او را فراموش نكرد. زيرا عبد المطلب تا زنده بود به بهترين شكل ممكن، از وجود مبارك آن حضرت سرپرستى نمود و از مقام پيامبرى آن بزرگوار آگاهى داشت. روايت شده هنگامى كه فردى خواست از ورود پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم در كودكى به نزد جدّش جلوگيرى كند، عبد المطلب فرمود: فرزندم را واگذار كه سرورى و فرمانروايى به سراغش آمده است.۲