241
تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري

كم تا سال 380 ق، زنده بوده است.
شيوه نعمانى در نقد اسنادى، بر ثقه بودن راوى بدون لحاظ مذهب او، بوده است؛ چراكه او در اين كتاب، از ابن عقده نيز روايت كرده و در باره او متذكّر شده است كه در وثاقت و خِبْرويت و حديث شناسى و رجال شناسى ابن عقده، ترديد و سخنى نيست. ۱

5 . شرح الأخبار فى فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام

مؤلّف: قاضى نعمان مغربى
محقّق: سيّد محمّد حسين حسينى جلالى
ناشر: مؤسسه نشر اسلامى، جلد اوّل، 1409 ق؛ جلد دوم، 1410 ق؛ و جلد سوم، 1412 ق.
در تحقيق اين كتاب از هفت نسخه خطّى و يك نسخه چاپى استفاده شده است. اين نسخه ها همگى ناقص اند و هر يك، شامل شمارى از اجزاى كتاب هستند. به موجب مقدّمه سيّد محمّد حسين حسينى جلالى، اين نسخه ها از كتاب خانه هاى داخل و خارج ايران فراهم شده اند و كهن ترينشان متعلّق به سده دوازدهم است. ۲
شرح الأخبار در مصادر اوّليه، بجز معالم العلماء، ذكر نشده است. ۳ در مصادر متأخّر، محمّد باقر مجلسى، ميرزا حسين نورى و آقا بزرگ تهرانى، از آن نام برده اند. ۴ به هر حال، انتساب اين كتاب به قاضى نعمان، معروف است. ۵ و يكى از مصادر كتاب هاى حديثى و كلامى است. ۶

1.الغيبة، نعمانى ، ص ۳۲.

2.شرح الأخبار، ج ۱، ص ۹ ، مقدّمه محقّق .

3.معالم العلماء، ص ۱۶۱.

4.بحار الأنوار، ج ۱، ص ۳۹؛ خاتمة مستدرك الوسائل ، ج ۱، ص ۱۶۰؛ الذريعة، ج ۱۳، ص ۶۶.

5.شرح الأخبار، ج ۱، ص ۲۳ ، مقدّمه محقّق .

6.مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۲۹۸، ۳۰۰، ۳۲۶؛ ج ۲،ص ۷۸، ۹۰، ۱۸۵، ۱۹۹، ۲۲۰؛ ج ۲ ، ص ۴۱؛ ج ۳، ص ۱۱۶، ۱۶۶، ۱۷۶، ۳۰۹؛ بحار الأنوار، ج ۲۰، ص ۹۳؛ ج ۲۳، ص ۳۷۱؛ ج ۳۷، ص ۲۶۰؛ ج ۳۸، ص ۴۶، ۲۰۴، ۲۰۶؛ ج ۴۰، ص ۱۶۴، ۲۲۹؛ ج ۴۳، ص ۴۵، ۲۵۱، ۳۵۴؛ ج ۴۴، ص ۱۹۷؛ ج ۴۵، ص ۳۲۹؛ الأربعين للماحوزى، ص ۳۶۷؛ عوالم العلوم، ص ۶۳۹؛ مدينة المعاجز، ج ۲، ص ۳۰۸؛ الصراط المستقيم، ج ۱، ص ۲۷۸.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
240

از عناوين ابواب و چينش آنها، استفاده مى شود كه مطالب، بر پايه ميزان اهميت و جايگاه منطقى شان مرتّب شده اند و مؤلّف، اين كتاب را براى شيعيان نگاشته تا اعتقاد آنها به امام دوازدهم، در برابر شبهه هاى مخالفان سست نشود و افراد سرگردان، از اين وضعيت رهايى يابند. روايات كتاب، با اسناد كامل، از امامان معصوم عليهم السلام و گاه از پيامبر صلى الله عليه و آله و از طريق اهل سنّت، نقل شده است. اين مطالب در يك نگاه كلّى، در دو زمينه مطرح شده است: يكى در زمينه مبادى و مبانى اعتقادىِ غيبت، و ديگرى در شرح حال امام دوازدهم و مسائل مربوط به غيبت.
نعمانى اين كتاب را دور از موطن اصلى خود، در حلب تأليف كرده است. ۱ وى تصريح مى كند كه در اين كتاب، تنها احاديثى را كه در وقت تأليف در اختيار داشته، گرد آورده است؛ چون تمام رواياتى كه در اين زمينه داشته، آن هنگام در اختيار وى نبوده است. اين كتاب، به استناد عبارت روى جلد يكى از نسخه هاى بسيار قديمى، در ذى حجّه 342 ق، تأليف شده است. ۲ به نظر مى رسد كه اين تاريخ، زمان روايت كتاب از سوى مؤلّف براى شاگردش ابو الحسن شجاعى است. به علاوه، در متن كتاب، عبارتِ «و له الآن نيّف و ثمانون» را در باره عمر امام دوازدهم گفته است. ۳ پس با توجّه به قول صحيح در باره تاريخ ولادت امام زمان عليه السلام در (سال 255 يا 256 ق)، اين كتاب را پس از سال 336 تا 342 ق، نوشته است.
راوى اين كتاب، ابو الحسن محمّد بن على شجاعى، معروف به كاتب بوده است. ۴ وى كتاب الغيبة را در سال 342 ق، نزد مؤلّف خوانده است. نجاشى نيز خود، شاهد بوده كه عدّه اى اين كتاب را نزد شجاعى كاتب مى خواندند. ۵ با توجّه به اين كه نجاشى در سال 372 ق، متولّد شده، مى توان حدس زد كه ابو الحسن شجاعى، دست

1.الغيبة، ص ۲۹.

2.همان، ص ۲.

3.همان، ص ۱۵۷.

4.الغيبة، ص ۲۵.

5.رجال النجاشى، ص ۳۸۳.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 100384
صفحه از 554
پرینت  ارسال به