دريافت كرده است و نه از ديگر راه هاى تحمّل حديث. كتاب هاى قاضى نعمان، افزون بر ارزش حديثى شان، منبعى براى دستيابى به كتاب هاى ناياب به شمار مى روند؛ از جمله: المغازى محمّد بن اسحاق بن يسار مطّلبى (م 151 ق)، المغازى محمّد بن عمر بن واقدى (م 207 ق)، المغازى على بن هاشم (م 307 ق)، المناقب احمد بن شعيب نسائى (م 302 ق)، الغدير، طبرى (م 310 ق). گويا الغدير، تنها كتابى است كه قاضى نعمان از آن با اسم، ياد كرده و فراوان نيز از آن نقل كرده است.
در خطبه مؤلّف، اين مطالب آمده است: بيان موضوع كتاب، گواهى به صحّت روايات كتاب، اشاره به حذف اسانيد و متون تكرارى، و اين تذكّر كه اخبار و آثار حاكى از فضائل ائمه ابرار عليهم السلام را بر حسب توان و امكان، فراهم كرده و تنها گزارش هاى صحيح آن را در اين كتاب آورده است. معيار صحّت روايات در نظر او ، تأييد و اجازه خليفه فاطمى، المعزّ لدين اللّه ، است كه وى از او به «ولىّ امر و صاحب زمان و عصر» ياد مى كند ۱ و درباره سبب حذف اسانيد كتاب، اعلام مى كند كه: «امام عصر، آنها را تأييد كرده است». ۲
اصل كتاب در شانزده جزء افزون بر دويست عنوان دارد و 1460 روايت را در خود جاى داده است. هر يك از اجزاى شانزده گانه، چندين عنوان هم افق را در بر مى گيرد، بدين شرح:
جزء اوّل: در باره فضائل و مناقب امام على عليه السلام از زبان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است و با حديث «أنا مدينة العلم و على بابها» آغاز مى شود و سپس اين مطالب مى آيد: «أقضاكم على»، «علىٌّ منّى و أنا مِن علىٍّ»، «أنت منّى بمنزلة هارون مِن موسى»، «مَن كنت مولاه فعلىٌ مولاه»، على عليه السلام نفس پيامبر، «علىٌّ منّى؛ يؤدّى دَينى و يقضى عداتى»، «علىٌ أميرُ المؤمنينَ والوصىُّ والخليفةُ»، و حديث طير.
جزء دوم: با پيش گامى امام على عليه السلام در اسلام، شروع مى شود و سپس اين مطالب