«رجعٌ إلى رواية على بن ابراهيم» يا «رجعٌ إلى تفسير على بن إبراهيم» يا «و فى روايه علىّ بن إبراهيم» و... . گويا وى با اين گونه پردازش، بر آن بوده كه روايات ابو الجارود را از روايات على بن ابراهيم، جدا سازد.
2 . تفسير العيّاشى
مؤلّف: عيّاشى
تحقيق: سيّد هاشم رسولى محلّاتى
ناشر: مكتبة العلمية الإسلامية، تهران، 1381 ق (در دو مجلّد)
در تحقيق اين كتاب، از دو نسخه خطّى استفاده شده است: نسخه كتاب خانه دانشگاه تهران و نسخه تصحيح شده شيخ عبد اللّه شاه ميرى تفرشى. نسخه دوم، از روى نسخه محدّث نورى استنساخ شده و هم با نسخه كتاب خانه آستان قدس، مقابله شده است و هم با جوامع حديث و برخى تفاسير روايى مانند: مجمع البيان طبرسى، الصافى فيض كاشانى، البرهان سيّد هاشم بحرانى (كه تمام كتاب عيّاشى، در آن نقل شده است)، بحار الأنوار محمّد باقر مجلسى، وسائل الشيعة و نيز إثبات الهداة شيخ حرّ عاملى. ۱ گروه تحقيق مطالعات اسلامى مؤسّسه بعثت نيز در تحقيق آن، افزون بر اين تفاسير و جوامع حديث، بر سه نسخه خطّى نيز تكيه كرده اند: نسخه كتاب خانه آستان قدس رضوى، نسخه كتاب خانه ملك و نسخه كتاب خانه شاهچراغ. ۲
اين كتاب كه با عنوان تفسير، در مصادر ذكر شده ۳ و انتساب آن به عيّاشى، معروف است، از مصادر جوامع حديث و كتاب هاى تفسيرى است. نسخه چاپى آن، در دو مجلّد با مقدّمه سيّد محمّد حسين طباطبايى معروف به علّامه طباطبايى، مقدّمه محقّق كتاب، مقدّمه كوتاه كاتب نسخه خطّى تفسير و اصل آن، فراهم آمده است. در مقدّمه محقّق، نسخه هاى خطّى و جوامع حديثى كه از آنها استفاده، معرّفى شده اند. مقدّمه