روشن است كه اين سوره، در جزء دوم بوده است.
3 . طبرسى (م 561 ق) در تفسير سوره نور و سوره تحريم، ۱
و ابن طاووس (م 662 ق) در تفسير آيه 32 سوره فاطر، ۲ رواياتى را از عيّاشى نقل كرده اند.
به هر حال، مؤلّف اين كتاب، احاديث را مسند ذكر كرده بوده؛ ولى در سده هاى بعد، برخى از نسّاخ به جهت اختصار، اسانيد آن را حذف كرده اند. ۳ اين تفسير، موثّق ترين تفسير روايىِ باقى مانده از پيشينيان است كه از زمان تأليف تاكنون، مورد اعتماد مفسّران و محدّثان بوده ۴ و به طور خاص، از سده يازدهم، از مصادر مهمّ تفسير روايى به شمار آمده و جوامع و تفاسير بسيارى، از آن نقل كرده اند؛ مانند: الصافى فيض كاشانى، البرهان بحرانى، نور الثقلين حويزى، وسائل الشيعة و إثبات الهداة حرّ عاملى، و بحار الأنوار مجلسى.
3 . تفسير النعمانى
مؤلّف: ابن ابى زينب نعمانى
ناشر: مجمع البحوث الإسلامية
كتاب التفسير، در مصادر كتاب شناسى اوّليه، در شمار تأليفات ابن ابى زينب نعمانى ياد نشده است. در سده يازدهم، شيخ حرّ عاملى و محمّد باقر مجلسى، از تفسير نعمانى ياد كرده اند. به گفته شيخ حرّ، المحكم و المتشابه منسوب به سيّد مرتضى، همان تفسير نعمانى است؛ يعنى وى آن را از تفسير نعمانى نقل كرده است. ۵ در اين سده، قسمت هايى از اين تفسير پيدا شد ۶ و محمّد باقر مجلسى در «كتاب القرآن»
1.مجمع البيان، ج ۷، ص ۲۳۹ ـ ۲۴۰، ج ۱۰، ص ۵۶.
2.سعد السعود، ص ۷۹.
3.تفسير العيّاشى، ج ۱، ص ۷؛ بحار الأنوار، ج ۱، ص ۲۸.
4.تفسير العيّاشى، مقدّمه طباطبايى، همان جا.
5.أمل الآمل، ج ۲، ص ۱۸۴.
6.همان، ج ۲، ص ۲۳۳؛ بحار الأنوار، ج ۱، ص ۱۵.