321
تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري

روشن است كه اين سوره، در جزء دوم بوده است.
3 . طبرسى (م 561 ق) در تفسير سوره نور و سوره تحريم، ۱
و ابن طاووس (م 662 ق) در تفسير آيه 32 سوره فاطر، ۲ رواياتى را از عيّاشى نقل كرده اند.
به هر حال، مؤلّف اين كتاب، احاديث را مسند ذكر كرده بوده؛ ولى در سده هاى بعد، برخى از نسّاخ به جهت اختصار، اسانيد آن را حذف كرده اند. ۳ اين تفسير، موثّق ترين تفسير روايىِ باقى مانده از پيشينيان است كه از زمان تأليف تاكنون، مورد اعتماد مفسّران و محدّثان بوده ۴ و به طور خاص، از سده يازدهم، از مصادر مهمّ تفسير روايى به شمار آمده و جوامع و تفاسير بسيارى، از آن نقل كرده اند؛ مانند: الصافى فيض كاشانى، البرهان بحرانى، نور الثقلين حويزى، وسائل الشيعة و إثبات الهداة حرّ عاملى، و بحار الأنوار مجلسى.

3 . تفسير النعمانى

مؤلّف: ابن ابى زينب نعمانى
ناشر: مجمع البحوث الإسلامية
كتاب التفسير، در مصادر كتاب شناسى اوّليه، در شمار تأليفات ابن ابى زينب نعمانى ياد نشده است. در سده يازدهم، شيخ حرّ عاملى و محمّد باقر مجلسى، از تفسير نعمانى ياد كرده اند. به گفته شيخ حرّ، المحكم و المتشابه منسوب به سيّد مرتضى، همان تفسير نعمانى است؛ يعنى وى آن را از تفسير نعمانى نقل كرده است. ۵ در اين سده، قسمت هايى از اين تفسير پيدا شد ۶ و محمّد باقر مجلسى در «كتاب القرآن»

1.مجمع البيان، ج ۷، ص ۲۳۹ ـ ۲۴۰، ج ۱۰، ص ۵۶.

2.سعد السعود، ص ۷۹.

3.تفسير العيّاشى، ج ۱، ص ۷؛ بحار الأنوار، ج ۱، ص ۲۸.

4.تفسير العيّاشى، مقدّمه طباطبايى، همان جا.

5.أمل الآمل، ج ۲، ص ۱۸۴.

6.همان، ج ۲، ص ۲۳۳؛ بحار الأنوار، ج ۱، ص ۱۵.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
320

علّامه طباطبايى نيز به جايگاه و اهميّت تفسير عيّاشى اختصاص دارد.
ناسخ كتاب كه ناشناخته است، اين تفسير را يافته و در پىِ اطمينان از انتساب آن به عيّاشى، تلاش كرده است به مصدرى هم كه اين تفسير را از طريق سماع از مصنّف يا كس ديگرى دريافت كرده، دست يابد؛ ولى موفّق نشده است. بر اين اساس، اسانيد روايات آن را حذف كرده و متذكّر شده است كه اگر پس از اين، به كسى دست يافت كه واجد شرايط پيشْ گفته باشد، اسانيد را ذكر خواهد كرد. ۱ اصل كتاب، با مباحث و دانش هاى تفسيرى آغاز شده است كه مدخل تفسير به شمار مى آيند، و سپس اصل تفسير آمده است. مقدّمات تفسير، شامل عناوين زير است: فضائل قرآن، مورد و شأن نزول قرآن، معناى اصطلاحاتى چون: ناسخ، منسوخ، ظاهر، باطن، محكم و متشابه، آياتى از قرآن كه به ائمه عليهم السلام اشاره دارند، علم ائمه به تأويل آيات قرآن، حكم كسى كه قرآن را به رأى خود تفسير كند، و ناپسند بودن جدال درباره قرآن.
اصل تفسير، با سوره فاتحه آغاز مى شود و تا سوره كهف پيش مى رود. روايات تفسير عيّاشى، همگى از ائمّه عليهم السلام است و شامل شرح الفاظ آيات، شأن نزول و بيان مصاديق و موارد انطباق است كه به ترتيب آيات ذكر شده اند. گويا اين تفسير، كامل بوده و در دو جزء سامان داشته است: جزء اوّل آن، شامل هجده سوره ـ از سوره حمد تا پايان سوره كهف ـ و جزء دوم، شامل ساير سوره هاى قرآن. جزء دوم آن، ناياب است. ۲ به چند قرينه، مى توان كامل بودن اين تفسير را حدس زد:
1 . سكوت نجاشى (م 450 ق) و شيخ طوسى (م 460 ق) درباره ناتمام بودن آن؛ چرا كه آنها معمولاً اين توضيح را براى كتاب هاى ناقص داده اند.
2 . عيّاشى در جزء موجود، ۳ مطلبى را از تفسير آيه 32 سوره فاطر نقل مى كند.

1.تفسير العيّاشى، ج ۱، ص ۲.

2.تفسير العيّاشى، ج ۱، ص ۴ ، مقدّمه طباطبايى .

3.تفسير العيّاشى، ج ۲، ص ۲۶۴.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 101784
صفحه از 554
پرینت  ارسال به