آن به عنوان كتاب مرجع، نقص شمرده مى شد. براى نمونه، نخستين طريقى كه ذكر كرده، چنين است:
احاديثى كه در اين كتاب، از عمّار بن موسى ساباطى آمده است، همگى از طريق على بن بابويه (پدر مؤلّف) و محمّد بن حسن بن احمد بن وليد ـ كه رضوان خدا بر هر دو باد! ـ ، از سعيد بن عبد اللّه ، از احمد بن حسن على بن فضّال، از عمرو بن سعيد مدائنى، از مصدق بن صدقة، از عمّار بن موسى ساباطى نقل شده است. ۱
در پايان مشيخه آمده است:
تمّت أسانيد كتاب من لا يحضره الفقيه، بحمد اللّه و مَنِّهِ. و الصلاة على محمّد و آله الطاهرين . ۲
بر اساس برخى از نسخه هاى خطّىِ من لا يحضره الفقيه، پس از عبارت «تمّت اسانيد كتاب...»، اين عبارت نيز آمده است:
و ذلك فى ذى القعدة من سنة اثنين و سبعين و ثلاثمئة. ۳
بر اين اساس و با لحاظ سال ورود شيخ صدوق به بلخ (368 ق) و با توجّه به اين كه وى تنها يك بار به آن ديار رفته و در آن جا 245 كتابش را بر ابو عبد اللّه نعمت خوانده است، معلوم مى شود كه تأليف اين كتاب من لا يحضره الفقيه، چهار سال طول كشيده است.
پايان بخش كتاب در نسخه چاپى، بخشى است به قلم محقّق آن، به شرح و توضيح اصطلاحات كلامىِ مطرح در مشيخه پرداخته است. اين اصطلاحات، عبارت اند از: فَطَحى، ناووسى، كيسانى، واقفى، زيدى، جارودى، بَتَرى، غالى، حَرورى، قَدَرى،