345
تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري

تبع او، جعفر سبحانى ۱ و محمّد باقر بهبودى، ۲ با نقد ديدگاه سنّتى در اعتبار همه احاديث كتاب من لايحضره الفقيه، نه تنها مراسيل آن را صحيح ندانسته اند، كه نسبت به صحّت برخى از مسانيد آن نيز ترديد كرده اند.
بر محور اصل كتاب من لا يحضره الفقيه و يا مشيخه آن، نوزده شرح، بيست حاشيه، شش ترتيب، دو گزيده و تهذيب، يك ترجمه و چندين پژوهش انجام گرفته است. ۳ برخى از اين كارها كه چاپ شده اند، عبارت اند از: دو شرح ـ كه يكى عربى است، با عنوان روضة المتّقين در شش مجلّد، و ديگرى فارسى، با عنوان اللوامع القدسية يا لوامع صاحب قرانى ـ هر دو از محمّد تقى مجلسى (م 1070 ق) ؛ شرح ميرزا حسين نورى بر مشيخه، كه در مجلّد چهارم و پنجم خاتمة مستدرك الوسائل آمده است؛ شرح سيّد حسن موسوى خرسان بر مشيخه، كه در پايان مجلّد چهارم كتاب من لايحضره الفقيه آمده؛ تهذيب كتاب من لا يحضره الفقيه به دست محمّد باقر بهبودى، با عنوان صحيح الكافى؛ و كتابى با عنوان التنبيه على غرائب من لايحضره الفقيه، از شيخ مفلح بن حسن صميرى كه برخى از فتاواى مخالف اجماع شيخ صدوق و نيز مسائل متروك از پيشينيان و پسينيان را در اين كتاب گرد آورد. ۴

3 . المُقنِع

مؤلّف: شيخ صدوق
تحقيق: مؤسّسه الهادى عليه السلام
ناشر: مؤسّسة الإمام الهادى عليه السلام ، قم، 1415 ق.

1.كلّيات فى علم الرجال، ص ۸۹ .

2.گزيده كتاب من لا يحضره الفقيه، ص ۱۲.

3.كتاب من لا يحضره الفقيه، مقدّمه خرسان، همان جا؛ الذريعة، ج ۱۴، ص ۶۶ ـ ۹۴؛ علوم حديث، ش ۳۲، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۷.

4.الذريعة، ج ۴، ص ۴۳۸؛ كتاب من لايحضره الفقيه، مقدّمه خرسان.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
344

رقم را محدّث بحرانى نيز با تفكيك مجلّدات كتاب، به صورت نمودارى ترسيم نموده است. ۱ تفرشى متذكّر مى شود كه دو دسته از روايات اين كتاب، تحت عنوان مرسل جاى مى گيرند:
دسته اوّل: رواياتى كه در آنها، اسم راوى اصلاً ذكر نشده است و مثلاً شيخ صدوق به صورت مجهول، گفته: «رُوِىَ» و يا گفته است: «قال الصادق عليه السلام ...».
دسته دوم: رواياتى كه نام راوى و صاحب اصل يا كتاب منبع، در سندشان آمده، ولى طريق مؤلّف به آنها ذكر نشه است. ۲
در ميان علماى رجال تا اواخر سده چهاردهم، ظاهرا اعتبار و صحّت روايات مسند كتاب من لا يحضره الفقيه، مسلّم گرفته مى شده و تنها اختلافى كه وجود داشته، درباره اعتبار يا عدم اعتبار مراسيل آن بوده است. سيّد بحر العلوم با تعبير «قيل»، متذكّر شده است كه:
مراسيل شيخ صدوق در الفقيه، از نظر حجّيت و اعتبار، مانند مراسيل ابن ابى عمير است.
و بعد افزوده كه اين، از امتيازات خاصّ اين كتاب است. ۳ پيش از سيّد بحر العلوم، صاحب معالم، ۴ شيخ بهايى، ۵ شيخ حرّ عاملى، ۶ مراد تفرشى ۷ و پس از او، محدّث نورى ۸ نيز اين عقيده را ابراز كرده اند. در سده پانزدهم، سيّد ابو القاسم خويى ۹ و به

1.الفوائد الرجالية، ج ۳، ص ۲۹۹.

2.كتاب من لا يحضره الفقيه، مقدّمه خراسان، ص «اض».

3.همان جا.

4.كتاب من لا يحضره الفقيه، مقدّمه خرسان، ص «ا ض».

5.وسائل الشيعة، ج ۲۰، ص ۶۲.

6.كتاب من لايحضره الفقيه، مقدّمه خرسان، ص «اض».

7.خاتمة مستدرك الوسائل، ج ۴، ص ۶.

8.معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۹۴.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 101254
صفحه از 554
پرینت  ارسال به