اين خبر، برخى از آموزه هاى مسلّم شيعه اماميه را درباره گستره علم پيامبر صلى الله عليه و آله و امامان عليهم السلام به چالش مى كشد. در اين رساله، سه سؤال مطرح شده و شيخ مفيد به آنها پاسخ داده است:
1 . اعتبار و درستىِ خبر: شيخ مفيد اين خبر را مسلّم و اتفاقى دانسته است.
2 . چرا پيامبر صلى الله عليه و آله در حالى دستور به قتل جريح داد كه به تحقّق جرم توسّط وى، قطع و يقين نداشت؟
3 . چرا على عليه السلام از پيامبر پرسيد كه آيا اين دستور (كشتن جريح) مطلق و در هر حالت است يا مشروط به اثبات تحقّق جرم است؟ ۱
سؤال اوّل، ناظر به اسناد حديث، ولى دومى و سومى، به محتواى آن مربوط اند. شيخ مفيد ابتدا متذكّر مى شود كه درباره اين خبر، تفسيرها و برداشت هاى مختلف و گاه متناقضى توسط پيروان مذاهب و فرقه هاى كلامى، مطرح شده است كه همگى فاسد و باطل اند. از آن جمله است:
1 . تفسير غلات كه به اين سخن امير المؤمنين عليه السلام ، جنبه رمزى داده اند و آن را دليل بر آگاهى آن حضرت از همه چيز دانسته اند.
2 . تفسير عامّه (اهل سنّت) و معتزله كه آن را شاهد بر اين گرفته اند كه اشتباه و خطا در احكام، براى پيامبر نيز جايز است.
3 . تفسير فرقه منتسب به موسى بن عمران كه از آن، تفويض تشريع در احكام و چگونگىِ آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله برداشت كرده اند.
4 . تفسير اصحاب رأى و استحسان كه اين رفتار پيامبر را به عمل به رأى و استحسان توصيف مى كنند.
5 . برداشت زنادقه و اهل ذمّه كه آن را به قرينه بر بى پايگى نبوّت اسلام