377
تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري

مناظره ، نقل مى كند. به موجب اين حديث، امام صادق عليه السلام به يونس خطاب مى كند كه دوست دارد او كه خوشْ سخن است، با فرد شامى مناظره كند. يونس اشاره مى كند كه شنيده است آن حضرت خود، از كلام (مناظره درباره خدا) نهى كرده است. پس از آن كه يونس شنيده خود را كامل ذكر مى كند، امام صادق عليه السلام در پاسخ او مى فرمايد: «إنما قلت ويل لهم إذا تركوا قولى و صاروا إلى خلافه». سپس امام عليه السلام حمران بن أعين و محمّد بن طيّار و هشام بن سالم و قيس ماصر را فرا مى خواند و آنان در حضور او، درباره خدا سخن مى گويند... . ۱

7 . أمالى المرتضى

مؤلّف: سيّدِ مرتضى علم الهدى
تصحيح و تعليق: محمّد ابوالفضل ابراهيم
ناشر: دار الفكر العربى، قاهره، 1998 م (دو جلدى).
چند نسخه خطّى از اين كتاب موجود است كه همگى متعلّق به سده ششم اند و كهن ترينِ آنها در سال 544 ق، استنساخ شده است. ۲ الأمالى سيّد مرتضى بارها چاپ شده است؛ از جمله، با تصحيح و تعليق شيخ احمد بن امين شنقيطى در سال 1325 ق، در سه مجلّد.
اين كتاب افزون بر عنوان الأمالى، با عنوان الغرر ۳ و الغرر و الدرر ۴ و الأمالى فى التفسير ۵ نيز ذكر شده است. الأمالى، بر پايه مجالس املاى سيّد مرتضى با يك تكمله، سامان يافته است. تاريخ شروع مجالس، معلوم نيست؛ ولى پايان آن بر اساس گفتار

1.همان ، ص ۶۸ ـ ۷۳ .

2.الأمالى، سيّد مرتضى ، ص ۲۱ ـ ۲۳ ، مقدّمه محقّق ؛ فهرس التراث، ج ۱، ص ۴۹۸.

3.رجال النجاشى، ص ۲۷۰.

4.الفهرست ، طوسى، ص ۱۶۴؛ معالم العلماء، ص ۱۰۴؛ أمل الآمل، ج ۲، ص ۱۸۲؛ بحار الأنوار، ج ۱، ص ۱۱؛ وسائل الشيعة، ج ۱۲، ص ۱۰۱.

5.الذريعة، ج ۳، ص ۳۱۱.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
376

خطاب به قومش مى گويد: «اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا...» .
شيخ مفيد در پايان اين بحث، به قول برخى از علماى اماميه با عنوان «بعض اصحاب» اشاره كرده است. بر اساس اين قول، چون بدا در لغت در معناى تعقّب و تبدّل رأى به كار مى رود، اطلاق آن بر خدا مجاز و استعاره است؛ چنان كه اطلاق غضب و رضا چنين است. وى متذكّر مى شود كه اعتقاد به اين قول، با وجود اطلاق بدا بر خدا در روايات، مضر به مذهب نيست. ۱

جدال درباره خدا

شيخ صدوق رواياتى را در نهى از جدال درباره خدا نقل كرده است؛ مانند اين روايت از امام صادق عليه السلام : «يهلك أهل الكلام و ينجو المسلمون».
اما شيخ مفيد، جدال را دو قسم دانسته است: جدال حق و جدال باطل. جدال حق، پسنديده و مطلوب است و جدال باطل، ناپسند و غير مطلوب. وى در اين راستا، به چند آيه قرآن و روايت استناد كرده است. از جمله، به اين آيه خطاب به پيامبر: «وَ جَـدِلْهُم بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ» يا به عموم مسلمانان: «وَ لَا تُجَـدِلُواْ أَهْلَ الْكِتَـبِ إِلَا بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ» ، «قَالُواْ يَـنُوحُ قَدْ جَـدَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَ لَنَا» ، «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَـدِلُونَ فِى ءَايَـتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ» ، «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِى حَآجَّ إِبْرَ هِيمَ فِى رَبِّهِ» ، «وَتِلْكَ حُجَّتُنَآ ءَاتَيْنَـهَآ إِبْرَ هِيمَ عَلَى قَوْمِهِى نَرْفَعُ دَرَجَـتٍ مَّن نَّشَآءُ» ، «قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَآ» .
شيخ ، مطلب را اين گونه ادامه داده است كه افزون بر خود ائمه عليهم السلام ، بزرگان اصحاب آنان نيز در اعصار مختلف، همواره در باره دين خدا با مخالفان، مناظره و جدل و احتجاج مى كردند و مورد تشويق ائمه عليهم السلام نيز قرار مى گرفتند. وى در اين زمينه، از كتاب الكافى كلينى ـ كه آن را «أجلّ كتب الشيعة و أكثرها فائدةً» توصيف كرده ـ ، گفتگوى يونس بن يعقوب با امام صادق عليه السلام را به هنگام ورود فرد شامى براى

1.تصحيح الاعتقاد، ص ۶۵ ـ ۷۳.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 100404
صفحه از 554
پرینت  ارسال به