دو عامل ـ يكى مذهب و دين (اثنا عشرى) و ديگرى صداقت و اجتناب از دروغگويى در كلام و نقل (عدالت) ـ تكيه كرده است. وى فقدان اين شرايط يا يكى از آنها را در خود راوى يا شيخ راوى، سبب ضعف او دانسته است. ثانيا: وى در تضعيف، بر بُعد اثباتى تكيه كرده و معتقد بوده كه عدم طعن، مساوى با توثيق است. ۱
در انتساب كتاب الضعفاء به ابن غضائرى، تا سده چهاردهم ترديدى صورت نگرفته بود. ۲ تنها در اين ميان، شهيد ثانى و محقّق خوانسارى آن را به پدر او، حسين بن عبيد اللّه غضائرى (م 411 ق)، نسبت داده اند. ۳ اين در حالى است كه شهيد در تعليقات خود بر خلاصة الأقوال علّامه حلّى، از عبارات علّامه استفاده مى كند كه مراد از ابن غضائرى ـ كه مكرّر در اين كتاب ذكر شده ـ ، احمد بن حسين بن عبيد اللّه غضائرى است. ۴ اما در سده چهاردهم و پانزدهم، عدّه اى از علماى كتاب شناسى و رجال، با ترديد در انتساب كتاب الضعفاء به ابن غضائرى، آن را ساخته و پرداخته مخالفان شيعه و يا دست كم، محرّف و دستْ خورده، توصيف نموده اند. ۵ ادّعاى گروه ياد شده، به طور عمده به دو مطلب استناد داده شده است: يكى عدم وصول نسخه كتاب از طريق قابل قبول، و ديگرى كثرت تضعيفات و جرح.
كتاب الضعفاء، از سده هفتم به بعد، از مصادر كتاب هاى رجالى شمرده شد. برخى بر اين كتاب اعتماد كرده اند؛ اگرچه در مقام تعارض، گاه آراى امثال نجاشى و شيخ را
1.ر.ك: همان، ص ۲۲ ـ ۲۵ (مقدّمه محقّق).
2.ر.ك: خلاصة علّامه، ص ۳۶ و ۳۷ (به نقل از: سماء المقال، ج ۱، ص ۱۱۹)؛ رجال ابن داوود ، ص ۲۵ ـ ۲۶؛ الرواشح السماوية، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۴؛ مجمع الرجال، ج ۱، ص ۱۱؛ أمل الآمل، ج ۲، ص ۱۲؛ بحار الأنوار، ج ۱، ص ۴۱؛ نقد الرجال، ج ۱، ص ۱۱۹؛ الفوائد الرجالية، ج ۲، ص ۴۹ ـ ۵۰؛ سماء المقال، ج ۱، ص ۱۴؛ خاتمة مستدرك الوسائل، ج ۱، ص ۱۸؛ الرجال، ابن الغضائرى، ص ۱۷ (مقدّمه محقّق).
3.سماء المقال، ج ۱، ص ۱۶؛ معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۴۴؛ كليّات فى علم الرجال، ص ۸۴ .
4.سماء المقال، ج ۱، ص ۲۰.
5.ر.ك: الذريعة، ج ۲، ص ۲۹۰ و ج ۱۰، ص ۸۹؛ معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۹۵ ـ ۹۶، ۲۰۸؛ بحوث فى فقه الرجال، فانى، ص ۲۹.