ابن طاووس بود ۱ كه پس از او، به علّامه حلّى و ابن داوود رسيد. اين دو نفر گرچه از اين عنوان و از شيخ طوسى نام نبرده اند، از كشّى بسيار نقل كرده اند. پس از اين سده، كتاب حل الإشكال ابن طاووس ـ كه مطالب اختيار الرجال را نيز در بر داشته ـ ، همچنان در ميان علماى رجال دست به دست مى شد، تا اين كه صاحب معالم فرزند شهيد ثانى، اختيار الرجال را از حلّ الإشكال ابن طاووس استخراج كرد و با عنوان التحرير الطاووسى، به بازنويسى آن پرداخت. ۲ پس از او، عنايت اللّه قهپايى نيز مطالب آن را در مجمع الرجال گرد آورد. ۳
قرينه آشكارى بر وجود رجال كشّى در سده شش به بعد تا عصر حاضر، مشاهده نمى شود. ابن طاووس، مواردى را نقل كرده كه همگى از كتاب اختيار الرجال طوسى بوده و از كتاب الرجال كشّى نام نبرده است. ۴ در سده هشتم، علّامه حلّى و ابن داوود، دو رجالى معروف، از كتاب اختيار الرجال طوسى نام نبرده اند و گزارش هاى خود را با عباراتى شبيه «ما حقّقه الكشّى» ۵ و يا «قال الكشّى» ۶ نقل كرده اند. اين گونه عبارت و نقل قول، در عدّه اى اين پندار را تقويت كرده كه گويا اين دو رجالى، اصل كتاب كشّى را در اختيار داشته اند. ۷
كتاب اختيار الرجال، در ابتدا نظم و ترتيب معنادارى نداشته است. ابن طاووس در كتاب حلّ الإشكال، روايات كتاب اختيار الرجال را به همراه مطالب ديگر كتب رجالى، بر اساس حروف الفبا سامان داده و در هر مورد، به نام كتاب مرجع نيز اشاره كرد. ۸ وى