قرن ششم و هفتم از نظر علمى ، تنها دوره گذار براى جامعه اماميه است . ميراث حديثى شيعه كه در قرن دوم و سوم در كوفه به صورت تدوين اصول و مجامع اوّليه حديثى شكل گرفته بود ، در قم و بغداد مبنايى براى تأليف آثار مفصّل تر ، چون كتب اربعه (الكافى ، كتاب من لايحضره الفقيه ، الاستبصار و تهذيب الأحكام) گرديد . در قرن چهارم ، تلاش هاى شيخ مفيد و انتقال ميراث حديث شيعه به نسل برجسته بعد از خود ، بخصوص عالمانى چون شيخ طوسى و سيّد مرتضى ، پيش زمينه اى براى شكل گيرى حوزه نجف گرديد . ورود سلجوقيان و مهاجرت شيخ طوسى از بغداد به نجف ، مهم ترين حادثه در تاريخ شيعه در قرن پنجم است .
تشيّع با تأسيس حلّه در اواخر قرن پنجم ، با وضعيت مطلوبى رو به رو شد . خاندان شيعى بنو مَزيَد ، محيطى مطلوب براى عالمان شيعى پديد آوردند . با اين حال از حيث علمى ، قرن ششم ، آغاز دوره ركود جامعه شيعه بود و اين ركود در قرن هفتم نيز تداوم يافت . تنها استثناى مهم در قرن هفتم ، رضى الدين ابن طاووس ، عالم پُر اثر امامى است كه در آثار مختلف خود ، اطلاعات گران بهايى از ميراث حديثى اماميه را حفظ كرده است .
بر خلاف اهل سنّت ، تلقّى خاص عالمان امامى از حديث ، مانع از پديد آمدن علوم متداول حديثى در ميان شيعيان شد . همّ و غم عالمان امامى در اين دوره ، تنها گردآورى مجموعه هاى حديثى بر اساس متون قديمى بوده و به دليل متداول بودن كتب حديثى ، متن هاى حديثىِ مُرسل فراوانى ، چه در حوزه اهل سنّت و چه شيعه ، پديد آمده است . با اين حال ، همين متون ، نكاتى در بر دارند كه مى توانند ما را در فهم برخى نظرات حديثى عالمان امامى ، يارى دهند . ويژگى خاص قرن ششم و تا حدّى قرن هفتم ، تأليف آثار فراوانى در مناقب نويسى ائمّه است.