تفصيل برخى مطالب ديگر نيز در آثار شيخ طوسى ، قابل توجّه است . به عنوان نمونه ، شيخ طوسى بحث مبسوطى در باب خبر واحد آورده و در ضمن آن ، به طرح اين نكته پرداخته كه : چرا بايد اخبار رجال واقفى ، غُلات و يا كسانى را كه راوى اخبار جبر و تشبيه هستند ، بپذيريم ؟
اين مباحث براى آشنايى با ذهنيت حديثى شيعه ، مفيد است ؛ امّا بحث از آنها به دليل تأليف اين آثار در قرن پنجم ، از حوزه اين پژوهش ، خارج است . خواننده بصير تنها بايد بداند كه عدم وجود تأليف كتاب خاصى در علم الحديث ، به معناى نبود مباحث اين گونه در ميان اماميه نيست و به نحو پراكنده مى توان چنين موضوعاتى را در آثار مختلف امامى پيدا نمود. ۱
از ويژگى هاى متون حديثى اماميه در قرن ششم و هفتم ، تخريج روايات از آثار كهن تر اماميه در تأليف متون نگاشته شده است. ۲ تخريج الحديث ، نقل حديث از منبعى است كه فرد راوى ، آن را از استاد خود به يكى از روش هاى تحمّل حديث ، روايت كرده است . اهمّيت اين نقل قول ها در آن است كه گاه ، برخى از آثار تأليف شده در قرن ششم و هفتم ، تنها ، تخريج كتابى كهن (يعنى نقل احاديثى از يك اثر قديمى تنها با اسناد مختلف از مؤلّف اصلى) به وسيله مؤلّفان اين قرون است.
1.بحث كوتاهى از اين دست را شيخ طوسى در كتاب الاستبصار نيز آورده است .
2.براى آگاهى بيشتر از مفهوم «تخريج» در علوم حديث ، ر . ك : دانش نامه جهان اسلام ، ج ۶ ص ۷۲۶ و ۷۲۷ مدخل «تخريج» (به قلم مجيد معارف) و براى ديدن بحثى در شيوه شناسايى متون تخريج شده ، ر . ك : «دو كتاب به روايت شيخ صدوق» ، محمّدكاظم رحمتى ، كتاب ماه دين ، ش ۶۶ ـ ۶۷ ، فروردين ـ ارديبهشت ۱۳۸۲ ، ص ۶۱ ـ ۶۷ .