نسبت داده است. ۱ ابن طاووس با نقل عبارتى از اين كتاب و ذكر نام كتاب در بين آثارى كه بايد به فرزندش وصيت كند ، مؤلّف كتاب را ابو منصور طَبَرسى دانسته است. ۲
تنها دو سلسله سند در كتاب الاحتجاج آمده است :
نخستين سلسله سند ، طريق روايت تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام به همان طريق مشهور است. ۳ فردى كه طبرسى اين تفسير را از وى نقل كرده ، ابو جعفر سيّد مهدى بن ابن ابى حرب حسينى مرعشى ، از شاگردان ابو على است .
دومين سلسله سند كه در آن ، مرعشى روايتى را از ابو على به نقل از شيخ طوسى نقل كرده ، تنها مؤيّد تلمّذ حسينى نزد ابو على است. ۴
طَبَرسى به دليل مشهور بودن تصانيف و نوشته هاى اماميه ، اسناد مآخذ خود را نياورده است ؛ عملى كه در بيشتر آثار اين دوره انجام شده است . ۵ با توجّه به چاپ تحقيقى اين كتاب به وسيله ابراهيم بهادرى و محمّد هادى به (قم ، 1413 ق) مى توانيم مصادر مورد استفاده طبرسى را شناسايى كنيم.
يكى از مهم ترين اين منابع ، تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام است . گرچه نمى توان اين را قطعى دانست ، امّا بر اساس منقولات طبرسى و اهتمام وى به نقل از كتاب و عدم وجود نقلى كه در متن چاپى موجود نباشد ، مى توان اظهار داشت كه متن اين تفسير ، بر خلاف نظر عدّه اى، ظاهرا در اصل به همين اندازه بوده است.
1.روضات الجنّات ، ج ۱ ص ۶۵ ؛ فهرست نسخ خطّى اهدايى آقاى سيّدمحمّد مشكات به دانشگاه تهران ، ج ۳ بخش ۳ ص ۱۰۵۸ ؛ بحار الأنوار ، ج ۱ ، ص ۹ .
2.كتاب خانه ابن طاووس ، ص ۳۰۰ و ۳۰۱ .
3.ر . ك : الاحتجاج ، ج ۱ ، ص ۶ ـ ۸ .
4.ر .ك : همان ، ص ۱۳۳ .
5.سابقه اين عمل ، به زمان شيخ صدوق برمى گردد . وى به علت اشتهار و متداول بودن متون ، به چنين كارى دست يازيده است .