481
تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري

بيشتر سخن رفته است. ۱
اين روايات در حقيقت ، منعكس كننده اين ذهنيت اماميه است كه على عليه السلام قرآن را بعد از پيامبر ، تدوين كرده و اين مصحف مسلّما با مصاحف ديگر فرق داشته است . برخى ، ماهيت اين تفاوت را وجود تأويلات قرآن از سوى حضرت دانسته اند و برخى ديگر ، آن را حاوى آياتى از قرآن دانسته اند كه در مصحف فعلى ، موجود نيست . اين دو ذهنيت ، خود ، شاخصى براى شناخت وجود ذهنيت اخبارى و اصولى در عقايد است. ۲
روايات دال بر تشبيه نيز در اين كتاب موجودند ، گرچه روايت دال بر تنزيه نيز روايت شده اند . جمع ميان اين دو ، آن است كه بگوييم روايات دال بر تشبيه ، در تلقّى اين عالمان ، تشبيهى نبوده اند . ۳
ويژگى ديگر كتاب الاحتجاج ، در نقل متن برخى توقيعات است كه جز آن ، در المزار الكبير مشهدى روايت شده اند. اين ، نشانگر آن است كه طبرسى متن توقيع را يا از كتاب حميرى و يا از منبعى كه ما از آن خبر نداريم ، برگرفته است. ۴

خاندان راوندى قطب راوندى ، عالم پُر اثر قرن ششم

قطب الدين ابو الحسين سعيد بن هبة اللّه راوندى ۵ كه به «قطب راوندى» مشهور است ، بى شك ، يكى از پُر اثرترين عالمان قرن ششم است كه به حديث ، بخصوص با توجّه به مشرب فكرى اش در گريز از كلام ، عنايت خاصى داشته است . ابن شهرآشوب و منتجب الدين ـ كه هر دو از شاگردان وى بوده اند ـ وى را با القابى چون :

1.ر . ك : همان ، ص ۵۸۵ ـ ۵۹۷ .

2.انديشه تفاهم مذهبى در قرن هفتم و هشتم هجرى ، ص ۲۲ ـ ۳۶ .

3.ر . ك : حديثى كه براى عرش ، ماهيتى مادّى در نظر مى گيرد (الاحتجاج ، ج ۱ ، ص ۳۶۵ و ۳۶۶) . نيز براى ديدن روايات تنزيهى از خطبه هاى نهج البلاغه ، ر . ك : همان ، ص ۴۷۳ ـ ۴۸۰ .

4.ر . ك : همان ، ج ۲ ، ص ۵۷۳ ـ ۵۹۵ .

5.براى اطلاع بيشتر از وى به طور كلّى ، ر . ك : رياض العلماء ، ج ۲ ، ص ۴۱۹ ـ ۴۲۷ .


تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
480

است . به عبارت ديگر ، عالم مى تواند در فقه خود ، اصولى باشد ؛ ولى در عقايدش اخبارى ، و برعكس . ظاهرا طبرسى از اين گروه عالمان است .
يك ويژگى ديگر اخبارى بودن در عقايد ، اصرار بر مسائل خاص كلام شيعه درباره خلفاست . شيعه زمانى كه در محيطى يك دست قرار داشته ، بر اين مسائل اصرار ورزيده و چون به تعامل با اهل سنّت مى رسيده ، بدون چشم پوشى از اين مسائل ، به ارائه تعديل هايى چند ، و بيان نظرات خود ، پرداخته است. ۱
نكته قابل ذكر درباره كتاب طبرسى ، چند روايت به نقل از كتاب سليم است كه دال بر تحريف قرآن است . در الاحتجاج در بحث احتجاج برخى صحابه با ابو بكر ، به نقل از كتاب الخصال شيخ صدوق ، روايتى بلند آمده است . در ضمن روايت ، از قول على عليه السلام بيان شده كه فرمود:
بعد از آن كه پيامبر وفات نمود ، به غسل و تكفين ايشان مشغول شدم . سپس سوگند ياد نمودم كه ردا بر تن نكنم ، جز براى نماز ، تا قرآن را جمع كنم و چنين نيز نمودم . سپس به نزد اهل بدر و پيش گامان در اسلام (سابقون) رفته ، بر گرفتن حقّم ، از آنها يارى خواستم. ۲
بعد از اين روايت ، حديثى از كتاب سليم بن قيس نقل شده كه در آن از قول على عليه السلام آمده است :
چون رسول خدا در گذشت ، مشغول به جمع آورى قرآن شدم و تمام آن را گرد آوردم (حتّى جمعته كلّه فى هذا الثوب) . آيه اى بر پيامبر نازل نگرديد ، جز آن كه من آن را گرد آوردم ، و تمام آيات را پيامبر بر من خوانده و تأويل آنها را نيز به من آموخته است ؛ امّا آنها (خلفا) به من گفتند كه به اين قرآن نيازى ندارند و همانند آن در نزدشان هست. ۳
نيز در ضمن نقل روايتى طولانى از مجادله على عليه السلام با زنديقى ، از تحريف قرآن ،

1.انديشه تفاهم مذهبى در قرن هفتم و هشتم هجرى ، ص ۳۶ به بعد .

2.الاحتجاج ، ج ۱ ، ص ۱۸۸ .

3.همان ، ج ۱ ، ص ۲۰۷ .

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 101312
صفحه از 554
پرینت  ارسال به