للعلم من غير سبيله و مقتحم ولوجه من غير بابه و دليله ، أثار لى ذلك عزما مع ما كان سبق من سؤال بعض السادة الأجلّاء الديّانين فى أن اُؤلف فى ذلك كتابا لم يسبق إلى مثله قديم عصر بالتصنيف ، و لا حديث عهد بالتأليف من كلا طرفى سنّى صنّف أو شيعى يكون ، تنبيها للعالم الزكىّ و تقويما للجاهل الغوىّ الغبىّ ... . ۱
كتاب عيون در بيست و پنج فصل تنظيم شده و در هر فصل ، آيه اى كه در شأن حضرت امير بوده ، نقل و بعد از آن ، روايت هاى منقول كه در آنها به تنزيل آيه يا آيات در حقّ حضرت تصريح شده ، ذكر گرديده است . ابن بطريق در آخر هر بخش ، نظرات خود را نيز ذكر مى كند . ويژگى جالب توجّه ابن بطريق ، نحوه ارجاع دادن وى به مصادر مورد استفاده اش است . وى در مواردى آدرس دقيق روايت را آورده است. ۲
روايات اين كتاب در اثبات امامت حضرت على عليه السلام است. ۳ تلاش ابن بِطْريق ، ذكر فضايل حضرت است كه به نحوى بر اساس آن ، امامت ايشان اثبات مى گردد . او در آخر احاديث ، نظرات خود را مبتنى بر همان احاديث ، بازگو مى كند . به عنوان مثال ، او نظرات خودش را در پى نقل روايات دال بر عصمت حضرت ۴ و لزوم محبّت به اهل بيت ۵ بازگو كرده است. ۶
كتاب العمدة ى ابن بطريق ، مورد توجّه و عنايت عالمان زيدى بوده است ، بخصوص آن دسته از طرق ابن بطريق كه از اكثر كتاب هاى حديثى به روش اجازه نقل حديث كرده است . به عنوان مثال ، عبد اللّه بن حمزه (م 614 ق) در كتاب الشافى ، اكثر
1.همان ، ص ۴۳ .
2.براى نمونه ، ر . ك : همان ، ص ۴۶ و ۷۵ . ابن طاووس اين روش را به نحو گسترده ترى مورد استفاده قرار داده است (ر . ك : كتاب خانه ابن طاووس ، ص ۱۳۹ ـ ۱۴۴) .
3.در اين كتاب ، رواياتى از مصادر اهل سنّت نقل شده كه دال بر تحريف قرآن اند . براى نمونه ، ر . ك : خصائص الوحى المبين ، ص ۵۴ .
4.خصائص الوحى المبين ، ص ۷۹ و ۸۰ .
5.همان ، ص ۸۷ و ۸۸ .
6.براى ديدن موارد ديگر ، ر . ك : همان ، ص ۵۸ ـ ۶۰ ، ۶۴ ـ ۶۶ ، ۷۹ و ۸۰ .