البيت عليهم السلام . جمع فيه ما فى القرآن و الحديث ، و نقض كتاب العثمانيّة للجاحظ و مات بقمّ سنة 534 . ۱
ابن ابى طى در شرح حال عالم امامى ، حسين بن اسماعيل بن الحسن بن محمّد بن الحسن نيشابورى مشهور به فخر الحرمين ، از مجلس درس وى ياد كرده كه در آن وى براى شيعيان و اهل سنّت تدريس مى كرده است . نكته جالب توجّه ديگر در شرح حال اين عالم امامى ، نگارش اثرى در رجال صحيح البخارى و صحيح مسلم بوده است . عبارت ابن ابى طى در شرح حال فخر الحرمين چنين است :
كان إماميّا فى الاُصول و الفروع ، و يعرف الحديث ، و كان يجلس للعلّامة و يحدّث ، و قد خرّج رجال البخارى و رجال مسلم ، و كان أهل الحديث فى زمان يهابونه و اجتهدوا فى تلفه ، فلم يقدروا إلّا على نسبته إلى التشيّع ، فكان يحمد اللّه على ذلك. ۲
عالمان حِلّه
شهر حلّه ظاهرا از اواخر قرن ششم ، به عنوان مركز مهم ترويج تشيّع ، اهمّيت خاصى پيدا كرده است . ۳ در قرن هفتم و بعد از حمله مغولان و در امان ماندن حلّه و حلب از تاراج و غارت آنان ، اين شهر به جاى رى ، مركزى براى نشر و اشاعه تشيّع شد . اين را از اخبار تاريخى فراوانى كه درباره شهر حلّه نقل شده است ، مى توان استنباط نمود.
به عنوان مثال ، محمّد بن جعفر مشهدى از رفت و آمد عالمان شيعه به شهر حلّه خبر داده است . به دليل نزديكى حلّه به حلب ، طبيعى است كه رفت و آمد ميان عالمان شيعى اين دو شهر ، فراوان بوده باشد . مشهدى نوشته كه در سال 575 ق ، ابو المكارم
1.لسان الميزان ، ج ۱ ، ص ۵۸۶ و ۵۸۷ . سيّد عبد العزيز طباطبايى در معجم أعلام الشيعة (ج۱ ، ص ۸۵) نيز اين مطلب را به نقل از ابن حجر عسقلانى نقل كرده است .
2.لسان الميزان ، ج ۲ ، ص ۵۰۴ .
3.براى اطلاع از اهميت حلّه به عنوان مركزى در ترويج تشيّع ، ر . ك : معجم أعلام الشيعة ، ج ۱ ، ص ۴۴ ، ۵۹ ، ۷۲ ، ۱۳۶ ، ۱۶۲ ، ۱۷۰ ، ۱۷۱ ، ۱۷۴ ، ۱۷۹ ، ۱۸۲ ، ۱۸۳ ، ۱۸۸ ، ۱۹۱ ، ۱۹۲ ، ۲۳۱ ، ۲۳۲ ، ۲۶۹ ، ۳۰۷ ، ۳۱۴ ، ۳۳۱ ، ۳۳۲ ، ۳۵۸ ، ۳۵۹ و ۴۰۶ .