65
تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري

8 . مَرعَش طبرى (م 358 ق)

حسن بن حمزة بن على بن عبد اللّه ، مكنّا به ابو محمّد و معروف به مرعش؛ محدّث، فقيه و اديب. وى اهل طبرستان بود؛ ولى به قرينه كثرت روايت از ابن بطّه قمى ۱ و على بن ابراهيم قمى، ۲ بى گمان سال ها در قم سكونت داشته است. مرعش طبرى در سال 356 ق، در بغداد بود و با شيخ مفيد، ابن نوح سيرافى، ابن غضائرى و ابن عبدون، ديدار كرد و به آنها اجازه نقل روايات و كتاب هاى خود را داد.گويا او سال ها پيش از اين تاريخ، به بغداد رفته بوده است؛ چراكه براساس گزارشى، هارون بن موسى تلعكبرى در سال 328 ق، با وى ملاقات كرد. مرعش طبرى مردى وارسته، فقيه و از بزرگان اماميه بود. نام او در بيش از هفتاد طريق در كتاب رجال نجاشى و فهرست طوسى آمده است.

تأليفات

مرعش طبرى در زمينه هاى اخلاق و آداب، غيبت امام دوازدهم و فقه، كتاب هايى نگاشت كه همگى ناياب اند: 1 . المبسوط فى عمل يوم و ليلة، 2 . الأشفية فى معانى الغيبة، 3 . المفتخر، 4 . كتاب فى الغيبة، 5 . كتاب الجامع، 6 . كتاب المرشد. ۳

9 . حسين ابن بابويه قمى (زنده در 378 ق)

حسين بن على بن حسين بن موسى بن بابويِه قمى، مكنّا به ابو عبد اللّه ؛ محدّث و متكلّم. وى فرزند على بن بابويه قمى (م 329 ق) و برادر شيخ صدوق (م 381 ق) بود. حسين بن بابويه، حافظه اى بسيار قوى و هوشى سرشار داشت. ۴ و امانتدارى قابل

1.رجال النجاشى، ص ۲۳ و ۲۹.

2.همان، ص ۱۶ و ۲۶.

3.همان جا؛ الفهرست، طوسى، ص ۱۰۴؛ رجال الطوسى، ص ۴۲۲.

4.الغيبة، طوسى، ص ۱۸۸.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
64

ابن وليد در سال 347 ق، به گزارش شيخ مفيد، ۱ اين حدس قوى مى نمايد كه او در سال 347 ق، در گذشته است.
ابن وليد اهل قم نبود؛ گرچه در آن جا سكونت داشت. وى از مشايخ آن ديار، حديث شنيد و به جايگاه «شيخ قمى ها» بار يافت. ۲ ابن وليد آگاه به فقه و حديث بود و در نقل روايت و نقد رجال نيز بسيار قابل اعتماد و توانا شناخته مى شد. ۳ گويا او در نقد احاديث و جرح و تعديل راويان، روشى خاص داشت. بر پايه اين روش، وى از نقل كردن برخى احاديث و كتب روايى، خوددارى مى كرد. شاگردش شيخ صدوق نيز با اشاره به اين روش، بر پيروى از او در تضعيف راويان، تأكيد كرده است. ۴
يكى از ديدگاه هاى كلامى ابن وليد ـ كه شيخ صدوق نيز آن را پذيرفت و بعدها در نقد رجال، معيارى مهم تلقى شد ـ ، قول به وقوع سهو از پيامبر و امام بود. در نظر آنان، نپذيرفتن اين قول، نخستين درجه غلو شمرده مى شد. ۵

تأليفات

در مصادر، دو كتاب به ابن وليد نسبت داده شده كه هر دو، ناياب اند: الجامع و التفسير. ۶ الجامع به قرينه موارد منقول از آن و نيز كثرت نقل شيخ صدوق و شيخ طوسى از ابن وليد، فراتر از روايات فقهى بوده است. ۷ نجاشى و طوسى در طريق نقل كتاب ها، فراوان از ابن وليد نقل كرده اند. كثرت نقل، اين حدس را تقويت مى كند كه وى كتاب فهرست نيز داشته است.

1.الإختصاص، ص ۵.

2.رجال النجاشى، ص ۳۸۲.

3.همان جا. نيز ر.ك: الفهرست ، طوسى، ص ۲۳۷؛ معالم العلماء، ص ۱۴۶.

4.كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۱۵۳.

5.همان، ج ۱، ص ۳۶۰؛ تصحيح الإعتقاد، ص ۶۳ ـ ۶۶.

6.رجال النجاشى، ص ۳۲۸؛ الفهرست ، طوسى، ص ۲۳۷؛ معالم العلماء، ص ۱۴۶.

7.كتاب من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۴؛ فرج المهموم، ص ۱۳۹؛ كشف المهجة، ص ۳۵.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي چهارم تا هفتم هجري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 101541
صفحه از 554
پرینت  ارسال به