کارکردهای قرینه سوال راوی در فهم احادیث فقهی
سال
1397 / شماره پیاپی
/
صفحه
137-159
چکیده :
سخن گفتن با تکیه بر قیود و قرائن، امری رایج در محاورات عقلایی است؛ قرینه، جانشین دلالت وضعی برای لفظ بوده و در جهت فهم مراد متکلم اصلیترین نقش را ایفا میکند. یکی از قرائن لفظی متّصل که در شناخت مقصد اصلی کلام متکلّم به صورت عام و کلام معصوم (ع) به صورت خاص مورد بررسی علمای فقهالحدیث قرار گرفته است، قرینه سؤال راوی است. این قرینه که در زمرهی قرائن تعیینکنندهی مراد در این علم شناخته میشود، دارای ثمرات متعدّدی برای فقیه، از جمله کنار گذاشتن فهم پیشین از مضمون گزارههای معصوم (ع)، تخصیص عمومیت کلام وی، تقیید اطلاق و یا جمع بین این مُدرَکات میشود. به جهت صدور بخش کثیری از روایات معصوم (ع) در جواب و سیاق سؤال راوی و پاسخ بدان، بررسی و تبیین این قرینهی مهم، معرفی نقش و تاثیر آن در برداشت مختلف از روایت و اختلاف فهم فقها از حدیث اهمیت مییابد. این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی میکوشد تا به این قرینه مهم توجه کرده و تعامل فقها با آن را واکاوی نماید.
کلیدواژههای مقاله :فقهالحدیث؛ قرینه متصل؛ سؤال راوی؛ ظهور روایت؛ فقیه