موانع ضلالت: خردورزی
  
  
    وَ لَا أَضِلَّنَّ وَ قَدْ أَمْكَنَتْكَ هِدَايَتِي.
    [۱]
  
  در تبیین این فراز نورانی رسیدیم به بیان موانع ضلالت.
  مهمترین توصیه قرآن و اهلبیت برای پیشگیری از ضلالت و گمراهی، «خردورزی» یا همان به کارگیری عقل است. خداوند سبحان در آیات متعددی از قرآن با تعابیر گوناگون، انسان را به تعقل دعوت کرده است، مانند:
  
    ﴿أَ فَلا تَعْقِلُون﴾،
    [۲]
    ﴿لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون﴾،
    [۳]
    ﴿لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون﴾،
    [۴]
    ﴿لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ﴾،
    [۵]
    ﴿أَ فَلا يَتَدَبَّرُون﴾.
    [۶]
  
  در روایات نیز تأکید بر تعقل، بسیار توصیه شده است.[۷]اصولا از نظر اسلام «عقل» حجت الهی است. مرحوم کلینی در روایتی نقل میکند که امام کاظم(عَلَیْهِالسَّلامِ) فرمود:
  
    إنَّ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَينِ: حُجَّةً ظاهِرَةً و حُجَّةً باطِنَةً، فَأَمَّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الأَنبِياءُ وَ الأَئِمَّةُ عليهم السلام، و أمَّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ.
    [۸]
  
  خداوند، دو حجّت بر مردم دارد: حجّت آشكار و حجّت پنهان. حجّت آشكار، رسولان، پيامبران و اماماناند، و حجّت پنهان، خردهايند.
  در روایت دیگری از رسول اکرم (صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِ) چنین نقل شده است:
  
    استَرشِدُوا العَقلَ تَرشُدوا، و لا تَعصوهُ فَتَندَموا.
    [۹]
  
  از خرد، راهنمايى بگيريد تا راه يابيد، و آن را نافرمانى مكنيد كه پشيمان مىشويد.
  به همین دلیل است که گمراهانی که سرنوشت آنها به دوزخ ختم شده، در جهنم خود را ملامت میکنند و میگویند اگر عقل خود را به کار گرفته بودیم، جهنمی نمیشدیم:
  
    ﴿وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ﴾.
    [۱۰]
  
  مىگويند: اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مىكرديم، در ميان دوزخيان نبوديم.
  بنابراین یکی از موانع ضلالت، این است که انسان عقل خود را در کارها به کار بیندازد و طبق نظر عقل عمل کند.
  
  
    [۱]
    الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، ص۹۸، الدعاء۲۰.
  
  
    [۲]
    سوره بقره، آیه ۴۴.
  
  
    [۳]
    سوره بقره، آیه ۷۳.
  
  
    [۴]
    سوره بقره، آیه ۲۱۹.
  
  
    [۵]
    سوره انعام، آیه ۶۵.
  
  
    [۶]
    سوره نساء، آیه ۸۲.
  
  
    [۷]ر. ک: خرد گرايى در قرآن و حديث، محمد محمدی ریشهری، ص۵۰.
  
    [۸]الكافي، الشیخ الکلینی (۳۲۹ ق)، ج۱، ص۱۶، ح۱۲.
  
    [۹]
    كنز الفوائد، ابو الفتح الکراجکی (۴۴۹ ق)، ج۲، ص۳۱.
  
  
    [۱۰]
    سوره ملک، آیه ۱۰.