در فصل دوم ، شكل و شيوه انواع كلّى حكومت و نظر على عليه السلام در باره آن را نقد و بررسى كرده و وجه و علت مردود بودن حكومت استبدادى را ، از ديدگاه نهج البلاغه ، تبيين نموده است .
محور بحث در فصل سوم ، حكومت در نهج البلاغه ، مبانى آن و احكام ثانويه است . بررسى ويژگى هاى حكومت حضرت على عليه السلام ، كه حكومتى غير مبتنى بر سلطه ، خودكامگى ، زور سر نيزه ، اميال ، آرزوها و خواسته هاى شخصى ، غير حزبى ، غير طبقه اى و غير گروهى بوده ، و اين كه اسكلت نظام حكومت على عليه السلام ، قرآن و سنّت و سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است ، از مطالب اين فصل است .
فصل چهارم و پنجم ، در باب حقوق متقابل و انواع حقوق متقابل است . در اين فصل ، ضمن تعريف حقوق ، علم حقوق و ضرورت موازين حقوقى ، عنايتى به توجّه خاص حضرت على عليه السلام به مسائل حقوق داشته و انواع حقوق را از ديدگاه امام على عليه السلام توضيح داده است .
251 . حكومت از ديدگاه «نهج البلاغه» ،
محمّد آشتيانى عراقى ، كارشناسى ارشد علوم سياسى ، دانشگاه آزاد اسلامى قم ، استاد راهنما : دكتر نجف لك زايى ، استاد مشاور : دكتر محمّد جنتى فر ، 1382 ، 164 ص .
در اين تحقيق ، به اين سؤال ها پاسخ داده شده است : عناصر و كارويژه هاى حكومت دينى ، و به طور كلّى ، طراحى سامانه سياسى از ديدگاه «نهج البلاغه» چيست؟ عناصر نظام سياسى از ديدگاه نهج البلاغه چيست؟
وى ، در فصل اوّل ، تعاريف لغوى و اصطلاحى «حكومت» ، «دين» و «حكومت دينى» را آورده ، سپس اشكال حكومت ، ضرورت حكومت ، و اهداف حكومت را از ديدگاه هاى مختلف و نهج البلاغه بررسى كرده است . وى ، سپس به بررسى روش و چارچوب نظرى تحقيق ـ كه همان استفاده از الگوى تحليل سيستمى است ـ پرداخته است .
در فصل دوم ، به عناصر و ساختار حكومت از ديدگاه نهج البلاغه پرداخته ، و عناصر قدرت ، مرزهاى قدرت ، و شبكه قدرت در حكومت امام على عليه السلام را تحليل نموده است .
در سومين فصل ، كاركردهاى حكومت را تبيين كرده ، و مركز تصميم گيرى يا رهبرى ، دامنه قدرت ، جريان قدرت ، و بازخورد در حكومت را از ديدگاه نهج البلاغه مورد بررسى قرار داده است .