آنچه نگارنده در اين مقال بدان پرداخته ، بررسى و معرفى چهره ترسيم شده از فقر و غنا در قرآن و حديث است ، كه چشم اندازِ كلّى از نظرگاه اسلام در باره اين موضوع و مسائل ديگرِ مربوط به آن را آورده است .
مطالب اين پايان نامه ، شامل مقدمه و سه فصل است :
نگارنده ، در مقدمه ، اهمّيّت مال و ثروت و درجه اعتبار آن را از نظر اسلام و اقتصاد اسلامى بررسى نموده و با بهره گيرى از آيات قرآن كريم ، شيوه مواجهه اسلام با مال و ثروت را بيان كرده و در ذيل آيات ، به سخن معصومان عليهم السلام نيز تمسّك جسته و در ادامه ، به ريشه يابى فقر پرداخته است.
فصل اوّل اين رساله ، در باره اصول و كلّيات روش استنباط از قرآن و حديث ، در باره پديده هاى اجتماعى ، بويژه فقر و غناست .
فصل دوم ، در باره فقر و غنا در قرآن كريم است. نويسنده ، بر آن است كه نحوه مطرح شدن فقر و غنا در آيات قرآن كريم را بررسى كند .
فصل سوم رساله ، مربوط به فقر و غنا در روايات است. در اين بخش ، تعدادى از روايات منقول در كتب حديث شيعه و سنّى ، در باره فقر و غنا و فقير و غنى ، همراه با اندكى بحث و نظر پيرامون آنها آمده است. وى ، اين احاديث را به دو دسته تقسيم مى كند : دسته اى كه فقر را مذموم شمرده و آثار سوء فقر را بيان كرده اند ؛ دسته اى كه فقر را خزانه اى از خزائن الهى و رحمتى از جانب پروردگار مى دانند و آن را عامل سعادت شمرده اند. نويسنده ، پس از آن ، نظر علما و فقها را در باب جمع بندى اين روايات عنوان كرده و تعارض آنها را به اين شيوه برطرف ساخته است.
357 . فقه الحديث در تفسير «الميزان» ،
منوچهر توكلى ، مركز تربيت مدرس دانشگاه قم ، استاد راهنما : حجة الاسلام دكتر سيّد رضا مؤدب ، استاد مشاور : حجة الاسلام دكتر محمّد تقى ديارى ، 1379 ، 245ص .
هدف نگارنده در اين رساله ، بررسى صحّت و سقم اين گمان است كه نگاه مؤلف تفسير «الميزان» به روايات تفسيرى ، با نگاه ساير علماى اسلام و بويژه مؤلفانِ تفاسير روايى ، تفاوتى بنيادين دارد . وى ، ضمن اين بررسى ، ميزان بهره گيرى علّامه رحمه الله از روايات و نحوه برخورد ايشان با آنها را كاويده است . در كنار اين مسائل ، به مباحثى چون علل ضعف در تفسير روايى ، نسخ و تعارض از ديدگاه علّامه و همچنين روش تفسيرى