حكيمانه ، كار همو باشد . اماميرزا عبداللّه افندى (م 1130 ه . ق) ، صاحب كتاب معروف رياض العلماء و شاگرد علامه مجلسى ،ترديد او را تقويت كرده و گفته است :
به نظرم اين دو كتاب استدراك و الدرّة الباهرة ، از تأليفات غير شهيد باشد .
اين ترديد با مراجعه به نسخه هاى قديمى نيز ازميان نمى رود زيرا آنچه مستند انتساب كتاب به شهيد اول است ، چندان صريح در تأليف نيست . متن عبارت چنين است :
و محمد بن مكى در مدينه مشرفه ، شهر سرورمان پيامبر خدا و در سال 750 ه . ق نوشت ، با حمد و صلوات .
و نوشتن ، اعم از تأليف و استنساخ است ، بلكه شايد ظهور و كاربرد آن ، بيشتر در استنساخ و رونويسى باشد .
افزون بر اين ،عبارت بالا ، در پايان فصل وصيت آدم به پسرش ، شيث ، آمده است كه در الدرّة الباهرة نيست و با مضمون كتاب كه سراسر ، احاديث پيشوايان اسلام است ، تناسبى ندارد . افزون بر اين ، كتاب الدرّة الباهرة پيش از اين عبارت ، به انتها رسيده و در پايان آن نوشته شده است :
اين پايان الدرّة الباهرة است ، خدا حق جويان را بدان سود دهد .
كاتبى ناشناس نيز در پايان نسخه كتابخانه آستان مقدس رضوى ، آن را به عالم بزرگ ،كيدرى ـ رحمه اللّه ـ نسبت داده است هر چند مى توان يكى دو روايت از الدرّة الباهرة را با متنى كه از قطب الدين كيدرى در مجموعه جباعى ۱ آمده ، سنجيد و با بهره گيرى از تشابه آنها چنين نسبتى را تقويت كرد ، اما چون هيچ يك از كتاب ها و مجموعه هاى منتسب به كيدرى ، قابليت انطباق بر الدرة الباهرة را ندارد ، ناگزيريم آن را در حدّ يك احتمال و نه فراتر ، نگاه داريم .