7
مرواريد درخشان

حكيمانه ، كار همو باشد . اماميرزا عبداللّه افندى (م 1130 ه . ق) ، صاحب كتاب معروف رياض العلماء و شاگرد علامه مجلسى ،ترديد او را تقويت كرده و گفته است :
به نظرم اين دو كتاب استدراك و الدرّة الباهرة ، از تأليفات غير شهيد باشد .
اين ترديد با مراجعه به نسخه هاى قديمى نيز ازميان نمى رود زيرا آنچه مستند انتساب كتاب به شهيد اول است ، چندان صريح در تأليف نيست . متن عبارت چنين است :
و محمد بن مكى در مدينه مشرفه ، شهر سرورمان پيامبر خدا و در سال 750 ه . ق نوشت ، با حمد و صلوات .
و نوشتن ، اعم از تأليف و استنساخ است ، بلكه شايد ظهور و كاربرد آن ، بيشتر در استنساخ و رونويسى باشد .
افزون بر اين ،عبارت بالا ، در پايان فصل وصيت آدم به پسرش ، شيث ، آمده است كه در الدرّة الباهرة نيست و با مضمون كتاب كه سراسر ، احاديث پيشوايان اسلام است ، تناسبى ندارد . افزون بر اين ، كتاب الدرّة الباهرة پيش از اين عبارت ، به انتها رسيده و در پايان آن نوشته شده است :
اين پايان الدرّة الباهرة است ، خدا حق جويان را بدان سود دهد .
كاتبى ناشناس نيز در پايان نسخه كتابخانه آستان مقدس رضوى ، آن را به عالم بزرگ ،كيدرى ـ رحمه اللّه ـ نسبت داده است هر چند مى توان يكى دو روايت از الدرّة الباهرة را با متنى كه از قطب الدين كيدرى در مجموعه جباعى ۱ آمده ، سنجيد و با بهره گيرى از تشابه آنها چنين نسبتى را تقويت كرد ، اما چون هيچ يك از كتاب ها و مجموعه هاى منتسب به كيدرى ، قابليت انطباق بر الدرة الباهرة را ندارد ، ناگزيريم آن را در حدّ يك احتمال و نه فراتر ، نگاه داريم .

1.برگه ۶۲ و ص ۱۲۱ .


مرواريد درخشان
6

مؤلّف كتاب كيست؟

نخستين كسى كه كتاب الدّرة الباهرة را به شهيد اوّل نسبت داده ، علّامه مجلسى است . او در دو جاى بحار الأنوار ، به اين كتاب اشاره كرده و در هر دو جا با گمان و ترديد ، آن را به او نسبت داده است . در نخستين موضع ، پس از شمارش كتاب هاى متعدّد شهيد اول ، چنين مى گويد :
و گمان مى كنم كتاب الدرّة الباهرة من الأصداف الطاهرة نيز ، از آن شهيد ـ خاكش پاك باد ـ باشد و اين كتاب ، به نقل از دست خط او نزد من هست .
و در موضع دوم مى گويد :
و تأليفات شهيد ، همچون مؤلّف علامه آنها ، مشهور است ، جز كتاب الاستدراك كه من به اصل كتاب دست نيافتم و اخبارى برگرفته از آن را به خط شيخ فاضل ، محمد بن على جبعى ، يافته ام كه او مى گويد ، آنها را از دست خط شهيد ـ خدا بر درجاتش بيفزايد ـ نقل و استنساخ كرده است و نيز الدرّة الباهرة كه به شهرت كتاب هاى ديگر شهيد نيست و آن ، تنها چند سخن كوتاه از پيامبر و امامان است .
همان گونه كه علامه مجلسى مى گويد ، تنها دليل انتساب كتاب به شهيد اول ، وجود آن ميان كتاب هاى محمد بن على جبعى است كه از دستخط شهيد اول رونويسى و مجلسى؛ از آن نقل كرده است . نسخه جبعى مجموعه اى كشكول مانند از احاديث ، اشعار و حكم و امثال واز آنِ شمس الدين محمد بن على بن حسن جبعى (م 886 ه . ق) ، جدّ شيخ بهايى ، از عالمان جنوب لبنان است . بيشتر آنچه در اين كشكول آمده ، منقول از دست نوشته هاى شهيد اول است ، اما برخى از آن ها ، از كسان ديگرى است و اين موجب ترديد در انتساب الدرّة الباهرة به شهيد اوّل مى شود ، هر چند با توجه به كارهاى حديثى شهيد اوّل و قرار داشتن او در حلقه بسيارى از طريق ها و اجازات حديثى ، بسى محتمل است كه اين گلچين زيبا و گزينش

  • نام منبع :
    مرواريد درخشان
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    دوم
    شمارگان :
    5000
    قیمت :
    9000 ریال
تعداد بازدید : 50202
صفحه از 95
پرینت  ارسال به