83
مرواريد درخشان

از سخنان امام مهدى صاحب الزمان عليه السلام ۱

۱۶۸.به سعد بن عبداللّه قمى در باره تفسيرى كه از گفته خداى متعال به موسى : «كفش هايت را بيرون بياور» مى كنند و مى گويند : علتش اين بود كه كفش ها از پوست حيوان ساخته شده بود ، فرمود : هر كس اين گفته را بگويد به موسى تهمت زده است ، چون از دو حال خارج نيست : يا نماز موسى در آن جائز بوده و يا نبوده است ؛ اگر جائز بوده ، براى موسى جائز بوده كه آن را در آن جا هم بپوشد ، هر چند مكان مقدّسى باشد و اگر جائز نبوده ، پس لازم مى آيد كه موسى حرام را از حلال و آن چه را كه نماز در آن جائز است از آن چه جائز نيست تشخيص ندهد و اين كفر است. بلكه تفسير درست اين است كه موسى محبّت شديدى به خانواده اش داشت خداوند متعال فرمود از محبّت خانواده ات دل بكن و دلت را از ميل به غير من بشوى . ۲
. . . و سعد به ايشان عرض كرد : چه مانعى دارد كه مردم امام خود را برگزينند ؟ حضرت فرمود : مصلح باشد يا مفسد؟ گفت : مصلح . فرمود : آيا ممكن است فرد مفسدى را برگزينند ، چون كسى نمى تواند بفهمد كه چه در انديشه ديگران از صلاح و فساد مى گذرد؟ گفت : ممكن است . فرمود : علّت ، همين است .سپس فرمود : اين موسى كليم اللّه با فراوانى عقل و كمال علمش و نزول وحى بر او ، هفتاد مرد از ميان بزرگان قوم خود و چهره هاى شاخص لشكرش برگزيد كه شكّى در ايمان و اخلاص آنان نداشت ، اما برگزيدگانش ، آن گونه كه خداوند متعال حكايت كرده است ، منافق درآمدند ، پس هنگامى كه مى يابيم انتخاب كسى كه خداوند براى نبوتش برگزيده ، اين گونه درمى آيد ، مى فهميم كه حق گزينشى براى آن كه از درون سينه ها آگاهى ندارد ، نيست و انتخاب مهاجران و انصار ، پس از آن كه انتخاب پيامبران به فاسدان اصابت كرد از آن رو كه آنان را صالح مى پنداشتند ، ارزشى ندارد .

1.امام زمان عليه السلام در نيمه شعبان سال ۲۵۵ هجرى ، در «سرّمن رآى» به دنيا آمد . پدر بزرگوارشان امام حسن عسكرى عليه السلام و مادرشان «نرگس» نام داشت . حضرت ولى عصر همنام و هم كنيه پيامبر اكرم و ملقّب به «مهدى« و «حجّت» مى باشد . در سن پنج سالگى ، امامت به اين ذخيره الهى منتقل و از همان زمان از ديده ها غايب شد . غيبت حضرت مهدى عليه السلام دو مرحله دارد : الف) غيبت صغرى : در اين دوره ، چهار سفير به نامهاى عثمان بن سعيد و پسرش محمد ، حسين بن روح نوبختى و على بن محمّد سمرى از طرف امام منصوب شده و رابط ايشان با مردم بودند . ب) غيبت كبرى : اين دوره با فوت آخرين سفير ، در سال ۳۲۹ هجرى شروع شد و تا كنون ادامه دارد . در اين دوره ، برخى از عالمان و صالحان به حضور آن حضرت رسيده اند . احاديث فراوانى ظهور آن حضرت را بشارت مى دهد و ايشان را مجدّد دين اسلام و گستراننده عدالت در سراسر جهان مى خواند .

2.محدث بزرگوار و معاصر على اكبر غفارى اين معنى را با خبر صحيحى كه فرمان كندن كفش را به سبب ساخته شدن آن از پوست درازگوش مرده ميداند معارض مى بيند و افزون بر اين ، ميان محبّت انسان به خانواده اش و خدا تعارضى نمى بيند و به محبّت پيامبر اسلام به دختر گرامى اش فاطمه و همسر و فرزندان او استناد مى كند و در پايان ، اين خبر را معتبر نمى داند .


مرواريد درخشان
82

مِن كَلامِ الإِمامِ المَهدِيِّ صاحِبِ الزَّمانِ عليه السلام

۱۶۸.قالَ لِسَعدِ بنِ عَبدِ اللّهِ القُمِّيِّ ـ وقَد سَأَلَهُ بِحَضرَةِ أبيهِ عَن تَفسيرِهِم قَولَهُ تَعالى لِموسى : «فَاخلَع نَعلَيكَ»۱ ، أ نَّهُ كانَت مِن إهابِ الميتَةِ . فَقالَ عليه السلام ـ : مَن قالَ ذلِكَ فَقَدِ افتَرى عَلى موسى ۲ ؛ لِأَنَّهُ لا يَخلو إمّا أن تَكونَ صَلاةُ موسى فيها جائِزَةً ، أو غَيرَ جائِزةٍ ، فَإِن كانَت جائِزةً جازَ لِموسى أن يَكونَ لابِسَها في تِلكَ البُقعَةِ وَإن كانَت مُقَدَّسَةً ، وَإن كانَت غَيرَ جائِزةٍ فَقَد وَجَبَ أنَّ موسى لَم يَعرِفِ الحَلالَ مِنَ الحَرامِ ، وَلا ما جازَتِ الصَّلاةُ فيهِ مِمّا لَم يَجُز ، وَهذا كُفرٌ . بَل كانَ موسى شَديدَ الحُبِّ لِأَهلِهِ ، فَقالَ اللّهُ تَعالى : أن اِنزَع حُبَّ أهلِكَ مِن قَلبِكَ إن كانَت مَحَبَّتُكَ لي خالِصَةً ، وَقَلبُكَ مِنَ المَيلِ إلى مَن سِوايَ مَغسولًا ۳
... وقالَ لَهُ سَعدٌ : مَا المانِعُ مِن أن يَختارَ القَومُ إمامًا لِأَنفُسِهِم ؟ فَقالَ عليه السلام : مُصلِحٌ ، أو مُفسِدٌ ؟
قالَ : مُصلِحٌ . قالَ : هَل يَجوزُ أن تَقَعَ خيرَتُهُم عَلَى المُفسِدِ بَعدَ أن لا يَعلَمَ أحَدٌ ما يَخطُرُ بِبالِ غَيرِهِ مِن صَلاحٍ أو فَسادٍ ؟ قالَ : يُمكِنُ . قالَ : فَهِيَ العِلَّةُ .
ثُمَّ قالَ : هذا موسى كَليمُ اللّهِ مَعَ وُفورِ عَقلِهِ وكَمالِ عِلمِهِ ونُزولِ الوَحيِ عَلَيهِ ، اختارَ ـ مِن أعيانِ قَومِهِ وَوُجوهِ عَسكَرِهِ لِميقاتِ رَبِّهِ ـ سَبعينَ رَجُلًا مِمَّن لا يَشُكُّ في إيمانِهِم وَإخلاصِهِم ، فَوَقَعَت خيرَتُهُ عَلَى المُنافِقينَ ، عَلى ما حَكَى اللّهُ تَعالى ۴ . فَلَمّا وَجَدنَا اختيارَ مَن قَدِ اصطَفاهُ اللّهُ لِلنُّبُوَّةِ واقِعًا عَلى الأَفسَدِ دونَ الأَصلَحِ ، عَلِمنا أن لَا اختيارَ إلّا لِمَن يَعلَمُ ما تُخفِي الصُّدورُ ، وَأن لا خَطَرَ لِاختِيارِ المُهاجِرينَ وَالأَنصارِ ـ بَعدَ وُقوعِ خيرَةِ الأَنبِياءِ عَلى ذَوِي الفَسادِ ـ لِما أراهُ أهلَ الصَّلاحِ . ۵

1.طه : ۱۲ .

2.قال المحقّق الجليل علي أكبر الغفاري في هامش كمال الدين : غريب جدًا فإنّ المصنّف رحمه الله روى في العلل عن محمّد بن الحسن بن أحمد بن الوليد ، عن محمّد بن الحسن الصفّار ، عن يعقوب بن يزيد ، عن ابن أبي عمير ، عن أبان ، عن يعقوب بن شعيب ، عن أبي عبد اللّه عليه السلامقال : «قالَ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ لِموسى : فَاخلَع نَعلَيكَ لِأَنَّها مِن جِلدِ حِمارٍ مَيِّتٍ» . والخبر صحيح ، أو حسن كالصحيح ، مع أنّ ابن الوليد ـ الراوي للخبر ـ هو من نقدة الآثار ، ولا يعارضه خبر المتن من حيث السند .

3.في كلتا النسختين : «إلى من سواك مشغولا» ، وما أثبتناه من كمال الدين .

4.يعني قوله تعالى : «وَاختارَ موسى قَومَهُ سَبعينَ رَجُلاً لِميقاتِنا... » و قوله تعالى: «لَن نُؤمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّه َ جَهرَةً فَأَخَذَتهُمُ الصّاعِقَةُ بِظُلمِهِم ...» فراجع الاعراف: ۱۵۵ والبقرة: ۵۵ و أيضاً النساء: ۱۵۳.

5.كمال الدين وتمام النعمة : ۴۶۰ ، الاحتجاج : ۲ / ۵۳۰ ، أعلام الدين : ۳۱۳ ، بحار الأنوار : ۷۸ / ۳۷۷ / ۳ و ۵۲ / ۸۴ / ۱ .

  • نام منبع :
    مرواريد درخشان
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    زائر
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1387
    نوبت چاپ :
    دوم
    شمارگان :
    5000
    قیمت :
    9000 ریال
تعداد بازدید : 50998
صفحه از 95
پرینت  ارسال به