681 - فقر اختیاری

بسم الله الرحمن الرحیم

فقر اختیاری

وَ لَا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُسْعِي وَ لَا أَطْغَيَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُجْدِي‌. [۱]

در دو جلسه گذشته سعی شد نکاتی پیرامون جمع بین روایات ستایش و نکوهش فقر ارائه شود. در همین زمینه به دو نکته اشاره شد: نکته اول: مبارزه با فقر و توسعه اقتصادی؛ نکته دوم: ارزش مطلق ثروت، ارزش مقید ثروتمند.

اکنون به موضوع «فقر اختیاری» اشاره می‌کنیم چرا که می‌توان روایات ستایش فقر را – یا حداقل بخشی از این روایات – بر موضوع «فقر اختیاری» حمل کرد.

گاهی فقر انسان به معنای ناداری اوست یعنی وی در عالم بیرون دارایی و درآمدی ندارد پس فقیر شمرده می‌شود و البته فقر او «فقر اضطراری» محسوب می‌شود؛ گاهی فقر انسان به معنای ناداری او نیست بلکه او دارای اموال و دارایی‌های مختلفی است اما این دارایی و امکانات را در اختیار نیازمندان قرار می‌دهد و خود فقیرانه زندگی می‌کند، این فقر «فقر اختیاری» شمرده می‌شود. سیره امامان ما بر انتخاب سبک زندگی مقتصدانه در مصرف و به عبارت دیگر بر انتخاب «فقر اختیاری» استوار بوده است. نمونه‌های متعددی در این باره وجود دارد مثلاً کلینی در کتاب خود نقل می‌کند شخصی به نام عبد الاعلی مولی آل سام به شکل معترضانه‌ای به امام صادق(علیه‌السلام) عرض کرد مردم شما را فردی ثروتمند می‌دانند. امام(علیه‌السلام) فرمودند من از این بدم نمی‌آید و چیز آزاردهنده‌ای نیست. سپس امام صادق(علیه‌السلام) جریانی را درباره امیرالمومنین(علیه‌السلام) برای وی بازگو کردند: در ایام خلافت، روزی امام علی(علیه‌السلام) با لباسی پاره از کنار برخی از قریش عبور کرد. قریشیان زبان به طعنه گشودند که ببینید علی را که دیگر مال و دارایی ندارد. امام علی(علیه‌السلام) این سخن را شنیدند. دستور دادند خرماهایی که صدقه داده می‌شد را نگه دارند و صدقه ندهند تا جمع شود، سپس به تناوب فروخته و پول آن را به شکل درهم – نه دینار، تا حجم پول بیشتر باشد – دریافت کنند. سپس آن ها را همانگونه که خرما را نگه می‌دارند، زیر پوششی که قابل دیدن نباشد نگه دارند. به مسوول آن هم گفتند وقتی از تو خرما خواستم روی این کپه اموال برو و با پا بر آن ضربه‌ای بزن تا درهم‌ها بر زمین ریخته و پخش شوند. سپس امام(علیه‌السلام) یک یک افرادی که آن روز بر وی طعنه زده بودند را دعوت نمود و در حضور ایشان خرما درخواست کرد و همان که امام(علیه‌السلام) خواسته بودند اجرا شد. با تعجب پرسیدند این چه کاری است یا ابا الحسن؟ امام پاسخ دادند این حجم دارایی کسی است که او را فقیر و نادارا می‌شمردید. و در همانجا دستور دادند پول موجود به همان خانواده‌هایی که قبلاً خرمای درختان داده می‌شد، داده شود.[۲]

البته خود ایشان تصریح کرده‌اند که شما مثل من نمی‌توانید باشید اما می‌توان در همان جهت حرکت کرد. این روایت را مرحوم کلینی در ذیل بابی با این عنوان: «بَابُ التَّجَمُّلِ وَ إِظْهَارِ النِّعْمَة» و صاحب وسائل در ذیل این عنوان: «بَابُ اسْتِحْبَابِ إِظْهَارِ الْغِنَى وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ حَاصِلًا إِذَا ظُنَّ فَقْرُه‌» آورده است.

اظهار توانمندی از نکاتی است که در روایات متعددی بدان اشاره شده است. ان شاء الله ادامه این بحث را در آینده پی خواهیم گرفت.

بحث فقهی

موضوع:احکام مواقیت (ناتوانی در انشاء احرام در میقات)

یادآوری

در جلسه پیشین مسأله ناتوانی از پوشیدن لباس احرام به پایان رسید و مسأله جدیدی با عنوان ناتوانی از انشاء احرام در میقات مورد بررسی قرار گرفت که اکنون به ادامه بررسی این مسأله می‌پردازیم.

  • 681 - فقر اختیاری (دانلود)