روایت بسنده نکرده است. پراکنده بودن روایات او در ابواب متعدد و عناوین اصلی مباحث امامشناسی در مصدر اصلی این بحث یعنی کتاب الحجة کافی و بصائر میتواند گواه این مدعا باشد. شاهد دیگر این ادعا در پی خواهد آمد.
بیتردید مهمترین عنصر در استمرار خط انتقال معارف اهل بیتعلیهم السلام اعتماد راویان بر صحت انتساب روایات به مصدر اصلی آن یعنی امام معصوم است. همواره مسیر اصلی این میراث با مواظبت و گاه وسواس اصحاب ایشان همراه بوده است. مطالعه منابع فهرستی، از حقیقت اقبال راویان و محدثان بر مسیری که به لحاظ تاریخی کمتر دچار لغزش شده و به لحاظ بنیانهای دینی کمتر در معرض انحراف است، پرده برمیدارد. این اقبال، از سویی گرایش به خط فقهمدار و از دیگر سو تمایل به گروههای مصلحتاندیش را تقویت میکند. به نمونههایی از این حساسیتها توجه فرمایید:
۱. نجاشی در ترجمه محمد بن عبداللّٰه بن محمد میگوید: «این شیخ را دیدم و روایات بسیاری از او شنیدم، سپس در نقل روایت از او توقف کردم مگر با واسطهای میان من و او».۱
۲. همو در ترجمه حسین بن سعید اهوازی مینویسد: «ابن نوح گفت: و این طریق غریب است، که ثبت آن را جز به نقل ابوالعباس دینوری نیافتم. پس لازم است هر نسخه از کتاب فقط بر اساس نقل صاحب طریق روایت شود، و نباید روایتی (از یک نسخه) بر روایت نسخه دیگر، و نسخهای از کتاب بر نسخه دیگرش حمل شود، تا اختلافی در کتاب و نسخهها و روایاتش ایجاد نشود».۲
۳. نیز در ترجمه ایوب بن نوح بن دراج نخعی مینویسد: «ایوب از جماعتی از اصحاب امام صادقعلیه السلام روایت نقل کرده است، اما هیچ روایتی از پدر و عمویش نقل نکرده است».۳
ریشهیابی این جمله نشان میدهد که نوح بن دراج با وجود وثاقت۴ و شخصیت برجسته، تنها چون «کان قاضیاً فی الکوفه» و «کان یخفی امره»، درباره او احتیاط صورت گرفته و حتی
1.. نجاشی، رجال، ص۳۹۶، شمارۀ ۱۰۵۹.
2.. همان، ص۶۰، شمارۀ۱۳۷.
3.. همان، ص۱۰۲، شمارۀ ۲۵۴.
4.. نجاشی و علامه او را اصحاب امامیه و «صحیح الاعتقاد» میدانند. (ر.ک: نجاشی، همان، ص۱۲۶، شمارۀ ۳۲۸ و حلی، خلاصة الاقوال، ص۱۳).