فرزندش میراث حدیثی او را انتقال نداده است.
پذیرش این روش و اصل مورد قبول و عمل راویان نشان میدهد مخالفت با این جریان عواقب سنگینی در پی خواهد داشت.
رصد مجموع تراث برقی نشان میدهد در مقابل این مشی، وی نگاهی توسعهای به روایت مشایخ دارد و به جای مصلحتاندیشی ـ که ثمره آن، حفظ و تقویت شخصیت راوی است ـ حفظ میراث و پیجویی قرائن پذیرش و نقل روایات را در اولویت قرار میدهد.
باورمندی راویان آثار بر صحت انتساب مفاد احادیث به امام معصوم، اساسیترین عنصر در اعتماد به یک راوی و انتقال میراث حدیثی و مکتوب او به شمار میرود. این امری مسلّم و پذیرفتهشده است که راویان در نقل بر مدار وثوق به صدور حرکت میکنند، و گاه پس از وثوق به صدور روایت، از برنتابیدن فضای عمومی جامعه به جهت ضعف یا کژ اعتقادی راوی چشمپوشی میکنند.
این روال آشکارا در گزارش نجاشی از موضع ابراهیم بن محمد بن سعید ثقفی و برخورد کوفیان با کتاب المعرفة او که مشتمل بر مناقب معروف و البته مثالب است، دیده میشود. بر پایه این گزارش، کوفیان انتشار این کتاب را بزرگ خواندند و او را از آن منع کردند. وی به انتشار این کتاب در اصفهان ـ که دورترین نقطه از مرکز اعتقادی شیعیان به شمار میرفت ـ۱ کمر همت میبندد. به جان خریدن مخاطرات سفر و انتشار کتاب از جانب ابراهیم ثقفی تنها به یک علت است و آن «ثقة منه بصحة ما رواه فیه». باور او بر صحت مفاد کتاب است و انتساب آن را تمام میداند، پس به انتشار آن همت میگمارد.۲
نیز برخورد عیاشی با اسحاق بن محمد بصری مؤید همین نکته است. او با آنکه ابویعقوب اسحاق بن محمد بصری را غالی میخواند و احادیثی را که او از مفضل بن عمر در تفویض بر وی عرضه میکند برنمیتابد، هنگامی که احادیث استنساخ شده او از ثقات را میبیند، به اخذ و روایت آن میپردازد و در نهایت گزارش او را «احفظ من لقیته» میخواند.۳
1.. طبیعی است که انتشار چنین کتابی که مشتمل بر مثالب است، به تهدید جامعۀ شیعی و آسیب رساندن به آن میانجامد. از رهگذر این نکته، احساس خطر جامعۀ کوفه از طرفی، و انتخاب شهر اصفهان توسط ابراهیم ثقفی آشکار میشود.
2.. نجاشی، رجال، ص۱۷، شمارۀ۱۹.
3.. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۵۳۰، شمارۀ۱۰۱۴.