بازخوانی سیرۀ حدیثی محمد بن خالد برقی - صفحه 131

روایات به معصوم و انتشار آن را دارد، با جایگاه احمد اشعری که هدایت جامعه شیعه و نظریه‏پردازی حرکت ایشان را بر عهده دارد، بسیار متفاوت است.

اگرچه در مقام قضاوت یا خرده‏گیری بر اشعری نیستیم، تذکر این نکته ضروری است که بازگشت او از نقل روایات حسن بن محبوب، تغییر دیدگاه او درباره یونس بن عبدالرحمن۱ و احمد برقی با نگاه خوش‏بینانه نشانه‏هایی از شتاب‏زدگی احمد اشعری در قضاوت درباره راویان از سویی و وجود مؤلّفه‏های خاص حاکم بر جامعه شیعه و مصلحت‏اندیشی ایشان برای حفظ و هدایت جامعه از سوی دیگر حکایت می‏کند و این مصلحت‏اندیشی هرچند در محدوده زمانی کوتاهی اجرا شود، به‏قدری در نگاه او قوت دارد که یگانه ابزار اعمال آن را در طرد بزرگانی از حدیث شیعه می‏بیند.

بر این باور هستیم که این نوع مصلحت‏اندیشی در نگاه برقی نیست. گو آنکه این نگره توسعه‏ای به هیچ وجه به معنای اباحی‏گرایی در نقل روایات نیست و شواهد تأکید بر نقل تراث صحیح و اعتماد وی بر میراث معتبر، در پی خواهد آمد.

دو. تعامل برقی با ضعیفان و غالیان

روایت نسخه کتاب اصرم بن حوشب بجلی که عامی اما ثقه است۲ و عبدالملک بن هارون بن عنترة شیبانی که «لم‏یکن متحققاً بأمرنا»۳ خوانده شده، و انحصار روایت کتابشان از جانب برقی نشان از تعامل وی با اهل سنت دارد. این تعامل خود، هر راوی را در مظان مخالفت قرار می‏دهد. نیز روایت کتاب ابوطالب ازدی که در زمره ضعفا جای می‏گیرد و نجاشی درباره او می‏نویسد: «اصحاب ما گفته‏اند: او تنها از جهت محمد برقی شناخته می‏شود»۴ از تعامل او با ضعفا و مجهولان پرده برمی‏دارد.

رصد روایات او در کتب اربعه نیز نشان می‏دهد او بالغ بر ۸۱ روایت از وهب بن وهب قرشی (ابوالبختری) و ۵۴ روایت از محمد بن سنان دارد.

1.. این نکته مخفی نیست که اتهام وی به یونس فراتر از قواعد علمی و حدیثی بوده و استغفار و توبه وی نیز بیانگر همین نکته است. (ر.ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ص۴۹۶، شمارۀ۹۵۲).

2.. نجاشی، رجال، ص۱۰۷، شمارۀ۲۷۱.

3.. همان، ص۲۴۰، شمارۀ۶۳۷.

4.. همان، ص۴۵۹، شمارۀ۱۲۵۵.

صفحه از 154