اعتماد بر مراسیل اگر منهج اجتهادی راوی در فهم و نقل احادیث باشد، نمی تواند ایراد بر راوی به شمار آید. علاوه بر آنکه تصریح به ارسال از جانب راوی، اشکال تدلیس را نیز مرتفع میسازد. محمد بن حسن بن زین الدین (ت۱۰۳۰ق) نویسنده استقصاء الاعتبار در این باره مینویسد:
گاهی به ذهن چنین میرسد که اعتماد بر مراسیل شایسته قدح شمردن نیست؛ چراکه مرجع این اعتماد اجتهاد راوی است؛ مگر آنکه گفته شود مراد از اعتماد بر مراسیل، نقل مرسل روایت بدون بیان است که نوعی تدلیس به شمار میرود و موجب قدح اوست. در پاسخ میگوییم: علمای درایه روایت بر اساس اجازه را بدون آوردن لفظ اجازه جایز شمردهاند. پس مضر بودن ارسال در حق راوی اگر بر اساس شیوه خاص او باشد، محل تأمل است.۱
وی این نکته را در مواضع متعددی از کتابش و هنگام یاد کردن از محمد بن خالد و پسرش احمد و نیز محمد بن احمد اشعری تکرار مینماید.۲ پس طبق این اندیشه ـ که ارسال را با قوت احتمال اعتماد، مخل به صحت نمیبیند ـ هدف اتصال سند ـ یعنی اعتماد بر صدور و صحت انتساب به معصوم ـ تأمین میشود. این به معنای سهلگیری راویان نیست، بلکه شیوه گروهی از ایشان را نشان میدهد.
محور دوم: حجم ارسال در تراث برقی
علاوه بر آنچه در حیطه نظری نقد اتهام ارسال گفته شد، استقصای مرسلات برقی نیز میتواند در نقد این قدح مؤثر باشد.
در جدول ۱ مرسلات برقی در مهمترین منابع آثار او، آورده شده است.
1.. محمد بن الحسن العاملی، استقصاء الاعتبار، ج۱، ص۴۸ و ۴۹.
2.. همان، ص۹۵ و ۹۶ و ج۳، ص۸.