تحلیل و ارزیابی گونههای روایات تفسیری سوره حمد بر محور نورالثقلین
سال
1397 / شماره پیاپی
89 /
صفحه
27-56
چکیده :
دیدگاه های مختلف مطرح شده در باب رابطه قرآن و حدیث و میزان نقش روایات تفسیری در تفسیر قرآن، تاکنون بر پایه های فرضی و نظری پیشرفته است. بر این اساس، تلاشهای انجام شده، در خلأ یک جامعه آماری عینی از انواع روایات تفسیری صورت گرفته و مشخص نیست سهم هر یک از گونه ها و مهمتر ازآن سهم گونه های تأثیرگذار در تفسیر قرآن به چه مقدار است؟
این مقاله بر اساس تفسیر جامع و شیعی نورالثقلین، فراوانی گونه های کلِّ روایات تفسیری سوره حمد را بر اساس دو مقوله کمّی و کارکردی مورد بررسی قرار داده و مراحل اعتبارسنجی مبتنی بر کنترل جزء و کل پایایی انجام شده است. روش این مقاله کیفی و تکنیکِ تحلیل اسنادی آن، تفسیر متن بر اساس داده های کمّی است.
نتیجه این بررسی در سوره حمد، حاکی از آن است که گونه تفسیری «روایات مفهومی» پردامنه ترین، موثرترین و نزدیکترین نوع گونه به مقصد تفسیر است. این نکته دلالت بر دغدغه مندی اهل بیت : در توضیح محتوا و مفاهیم آیات بر اساس مدل مفهومی در اقسام مختلف دارد که در نهایت منجر به شناخت فضای صدور روایت، سطح مخاطبان و اقتضائات فرهنگی، علمی و اجتماعی آن دوره خواهد شد؛ ضمن آنکه نسبت فراوانی این گونه روایت با جامعه آماری کل روایات تفسیری، و تعداد روایات بی ارتباط تفسیری و روایاتی که تاثیر مستقیم در تفسیر قرآن ندارند، نشانگر آن است که رویکرد ائمه در ذکر روایات، تعلیمی بوده و تفسیر قرآن دارای وابستگی تام به این نوع روایات نخواهد بود.
کلیدواژههای مقاله :روایات تفسیری؛ گونه ایضاح مفهومی؛ تفسیر نورالثقلین؛ سوره حمد