احادیث داستانی پایمردی در بیعت

در گرماگرم جنگ احد و پراکندگی مسلمانان، رسول خدا(ص) به ابودجانه اجازه ی ترک میدان داد. اما بر بیعتش با رسول خدا همچنان پایمردی کرد.

تفسیر فُرات عن رسول اللّه(ص) ـ لِأَبی دُجانَةَ لَمَّا انهَزَمَ النّاسُ یومَ اُحُدٍ ـ:

یا أبا دُجانَةَ، ذَهَبَ النّاسُ فَالحَق بِقَومِک، فَقالَ أبو دُجانَةَ: یا رَسولَ اللّهِ ما عَلی هذا بایعناک وبایعنَا اللّهَ، ولا عَلی هذا خَرَجنا، یقولُ اللّهُ تَعالی:«إِنَّ الَّذِینَ یبَایعُونَک إِنَّمَا یبَایعُونَ اللَّهَ یدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیدِیهِمْ».[۱]

فَقالَ رَسولُ اللّهِ(ص): یا أبا دُجانَةَ أنتَ فی حِلٍّ مِن بَیعَتِک فَارجِع، فَقالَ أبو دُجانَةَ: یا رَسولَ اللّهِ لا تُحَدِّثُ نِساءُ الأَنصارِ فِی الخُدورِ أنّی أسلَمتُک ورَغِبتُ بِنَفسی عَن نَفسِک، یا رَسولَ اللّهِ، لا خَیرَ فِی العَیشِ بَعدَک.

قالَ: فَلَمّا سَمِعَ رَسولُ اللّهِ(ص) کلامَهُ ورَغبَتَهُ فِی الجِهادِ، انتَهی رَسولُ اللّهِ(ص) إلی صَخرَةٍ فَاستَتَرَ بِها لِیتَّقِی بِها مَنِ السِّهامِ ـ سِهامِ المُشرِکینَ ـ، فَلَم یلبَث أبو دُجانَةَ إلّا یسیرا حَتّی اُثخِنَ جِراحَةً، فَتَحامَلَ حَتَّی انتَهی إلی رَسولِ اللّهِ(ص)، فَجَلَسَ إلی جَنبِهِ مُثخَنا لا حَراک بِهِ.[۲]

تفسیر فرات: پیامبر خدا(ص) به ابو دُجانه، آن گاه که مسلمانان در جنگ اُحُد، تار و مار شدند، فرمود:

«ای ابو دجانه! مردم رفتند. پس تو هم به قومت ملحق شو».

ابو دجانه گفت: ای پیامبر خدا! ما برای این کار (تنها گذاشتنِ تو)، با تو و با خدا بیعت نکرده ایم و با این نیت، بیرون نیامده ایم. خداوند متعال می فرماید: «کسانی که با تو بیعت می کنند، در حقیقت، با خدا بیعت می کنند. دست خدا، بالای دستان آنهاست».

پیامبر خدا(ص) فرمود: «ای ابو دجانه! تو از بیعتت آزادی. پس بر گرد».

ابو دجانه گفت: ای پیامبر خدا! زنان خانه نشین انصار نخواهند گفت که من شما را تنها گذاشتم و خودم را به شما ترجیح دادم؟ ای پیامبر خدا! پس از تو، زندگی خیر ندارد.

پیامبر خدا(ص) چون این سخن او را شنید و علاقه اش به جهاد را دید، خود را به صخره ای رساند تا در پناه آن از تیرها ـ تیرهای مشرکان ـ محفوظ بماند. مقداری نگذشت که ابو دجانه بر اثر جراحات وارد شده، ناتوان شد و کشان کشان، خود را به پیامبر خدا(ص) رسانید و سست و بی حرکت در کنار ایشان نشست.


[۱]. الفتح: ۱۰.

[۲]. تفسیر فرات: ص ۹۴ ح ۷۸ عن حذیفة الیمانی، بحار الأنوار: ج ۲۰ ص ۱۰۴ ح ۳۰، وراجع: الکافی: ج ۸ ص ۳۱۸ ح ۵۰۲، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۶، ص ۵۲۴.