حديثي همان کار نکتهنگار حديثي است که به دلايلي ضرورت آن را درک کرده است. اين امر دستکم به شکل گويا در کارنامهي خطبا و برگزار کنندگان جلسههاي ديني و حديثي داراي پيشينه است. مشابهي اين نگارش در خصوص «علم رجال» نيز پيشينه دارد. نکاتي که ضمن تحقيقها و نگارشهاي فقهي، مورد توجّه فقها قرار ميگرفت، در آخر تأليفات فقهي يا به صورت مستقل با عنوان فوايد رجالي، نگارش مييافت؛ مانند: الفوائد الرجالية بزرگاني چون سيّد بحر العلوم و وحيد بهبهاني.
• ضوابط نکتهنگاري
پر واضح است که نسبت دادن يک مطلب به منظومه معارف دين، نيازمند رعايت ضوابطي است که تنها با ملاحظه آنها، ارزش انتساب به دين مييابد و شايستهي داوري اهلنظر ميگردد. امور ذيل را ميتوان به عنوان ضابطه و قواعد خاصّ نکتهنگاري برشمرد:
ـ در نخستين گام، نکتهي برداشتي و برجسته شدهي ما نيازمند مهر تأييد از سوي اصول استنباط از متون ديني است؛ از اينرو، برجسته کردن گزارهي يک حديث ضعيف و يا جعلي به هيچ روي پذيرفتني نيست.
ـ نکتهي برجسته شده نبايد با مصالح مسلمانان در دورهي حاضر در تعارض باشد؛ مانند اموري که به دليل آماده نبودن بستر فرهنگي آن، باعث سوء استفاده دشمنان و منافقان قرار ميگيرد.
ـ نکتهنگاري را نبايد با نمايهزني حديث اشتباه گرفت؛ زيرا در نمايهزني تمام مطالبي که از يک متن حديثي قابل استفاده است، عنوان مستقل ميگيرند، در حالي که در نکتهنگاري بنا است، يک يا چند پيام حديثي به دليل اهمّيّت موضوع آن، برجسته و تا حدوي براي آن شرح و توضيح نوشته شود. با اين توجيه که تاکنون مورد بيتوجّهي يا کم توجّهي بوده و طرح آن اکنون، مورد نياز جامعه است.
ـ نکتهي برجسته شده با ملاحظهي ديگر آموزههاي دين در همان موضوع و ديگر معارف کلّي دين، برداشت شده باشد و تبيين نيز به گونهاي باشد که تصوّر تعارض با ديگر آموزهها نرود.
ـ مخاطبان امروزي نسبت به گذشته، حوصلهي کمتري براي مطالعه و دقّت در متون دارند؛ پس لازم است، مطلب توضيحي، حتّيالامکان مختصر، روان و مفيد باشد.