همانگونه که نام گذاري خوب، در آينده آنها مؤثّر خواهد بود؛ بنابراين، با تولّد اوّلين فرزند و مادر شدن زن، قبل از هر کسي، وظيفهي شوهرش هست که مقام مادري همسرش را پاس بدارد و احترام و ارزش خاصّ مادري او را رعايت کند. نتيجه آنکه جايگاه مادران، جايگاه والايي است که نه تنها فرزندان؛ بلکه شوهران نيز بايد پاسدار آن باشند و اين غير از آن حرمت و احترامي متقابلي است که زن و شوهر به عنوان دو شريک زندگي و همسر بايد بدان پايبند باشند.
• مژدگاني به آوردندهي خبر تولّد فرزند در سيرهي پيامبر صلي الله عليه وآله
خبر تولّد فرزند از بهترين و خوشترين خبرها براي پدران است. در برخي جوامع نيز بر اساس يک رسم، آوردندهي خبر، از پدر درخواست مژدگاني ميکند. در گزارشهاي مربوط به زندگي پيامبر صلي الله عليه وآله نيز از مژدگاني دادن ايشان به آورندهي خبر تولّد فرزندشان، ابراهيم سخن بهميان آمده است. محمّد بن سعد(م230) نويسندهي سدهي سوم در کتاب الطبقات الکبرى مينويسد: وقتي همسر پيامبر (ماريه) ابراهيم را بهدنيا آورد، فردي به نام ابورافع خبر تولّد او را به ايشان رساند؛ پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله در ازاي رساندن اين خبر خوش، به او يک غلام بخشيدند.
گفتني است، در سال هفتم هجري، پيامبر اکرم به سران کشورهاي منطقه همچون ايران، روم، مصر و... نامه نوشتند و آنها را به اسلام دعوت کردند که هر کدام به نوعي طفره رفتند. حاکم اسکندريه در پاسخ ضمن عذرخواهي از پذيرش اسلام، هدايايي نيز براي ايشان فرستاد که از آن جمله آنها کنيزي به نام ماريه بود.
أخبرنا محمّد بن عمر قال: حدثني يعقوب بن محمّد بن أبيصعصعة عن عبدالله بن عبدالرحمن بن أبيصعصعة قال: بعث المقوقس صاحب الإسکندرية إلى رسولالله صلي الله عليه وآله في سنة سبع من الهجرة بمارية و بأختها سيرين و ألف مثقال ذهبا و عشرين ثوبا لينا و بغلته الدلدل و حماره عفير و يقال يعفور و معهم خصي يقال له مابور شيخ کبير کان أخا مارية و بعث بذلک کله مع حاطب بن أبيبلتعة.
فعرض حاطب بن أبيبلتعة على مارية الإسلام و رغبها فيه فأسلمت و أسلمت أختها و أقام الخصي على دينه حتّى أسلم بالمدينة بعد في عهد رسولاللَّه و کان رسولاللَّه معجبا بأم إبراهيم و کانت بيضاء جميلة. فأنزلها رسولاللَّه في العالية في المال الذي يقال له اليوم مشربة أمّإبراهيم و