اندک نمايد و شکرش براى خدا کم شود، به کسي که از نظر مالي از تو پايينتر است، بنگر تا شکرگذار نعمت خدا باشي و بدين وسيله از فزوني نعمتش بهرهمند گردي و در زير سايهي بخشش او ساکن شوي.
عموم جوامع از لحاظ اقتصادي به سه طبقه؛ ثروتمند، متوسط و فقير تقسيم ميشود. ميزان برخورداري از تمکّن مالي بر انديشه، رفتار و موقعيّت افراد تأثيرگذار است. در اين ميان طبقهي ثروتمند به دليل برخورداري بيش از حدّ متعارف، دچار غفلت ميشود و در پي لذّتجويي بيشتر، از واقعيّتهاي زندگي انساني فاصله ميگيرد. از سوي ديگر طبقهي فقير نيز به دليل برخوردار نبودن از امکانات، فرصت حضور در عرصههاي گوناگون اجتماع را ندارد و از اينرو بسياري از استعدادهاي انساني اين قشر، به مرحلهي شکوفايي نميرسد و بدين ترتيب آنها از نقشآفريني متعارف در جامعه، باز ميمانند. آنچه دربارهي اين دو طبقه گفته شد، نسبي است و چه بسا افرادي در يکي از اين دو طبقه باشند؛ ولي از آفات حاکم بر طبقهشان، مصون مانده باشند.
طبقهي متوسط از يکسو به دليل برخورداري نسبي و از سوي ديگر مصون بودن از آفت ثروتمندان، بيش از طبقات ديگر، امکان بروز استعداد دارد؛ بدين جهت ميتوان اين قشر را خاستگاه اصلي گوهرهاي انساني دانست؛ چرا که اين قشر مانند زميني است که به اندازه، بدان آب و کود داده شده و بذرهاي نهادينه شده در آن به مرور جوانه ميزنند و رشد ميکنند و هر کدام به گياه و درختي خاص تبديل ميشوند، اين در حالي است که در زمين خشک يا زميني که بيش از حد آب و کود ديده، حتّي اگر بذر گياه جوانه بزند، باز به مراحل رشد و تکامل نميرسد. اين قشر با داشتن درجات مختلف، گسترهي جمعيّتي بسياري از جامعه را شامل ميشود. به عبارت ديگر تودهي مردم (اکثريّت) از طبقهي متوسط هستند. گفتني است، امروزه جايگاه و ارزش طبقهي متوسط شناخته شده و کارگزاران وادي فرهنگ و سياست، پيشبرد برنامههاي فرهنگي و سياسي را، نيازمند کمک و همراهي اين قشر ميدانند و از اينرو براي تأثيرگذاري بر اين قشر، سرمايه گذاريهاي کلاني دارند.
• تبيين به جاي دشنام
در اين يادداشت، فرازي از سخنان اميرمؤمنان عليه السلام در نهج البلاغه مورد توجّه قرار گرفته است.