روايات عرضه از نگاه عالمان اهل سنّت
روايات عرضه به طور گسترده در جوامع حديثي شيعه راه يافته و شماري از صاحبنظران شيعه از آنها با عنوان روايات متواتر معنوي ياد کردهاند و از اين روايات در مبحث اثبات نزاهت قرآن از تحريف، اثبات حجيّت ظواهر قرآن و مبحث تعادل و تراجيح بهره ميجويند؛ امّا با کمال شگفتي عموم عالمان و محدّثان اهل سنّت اين احاديث را مجعول و ساخته و پرداخته زنادقه ميدانند.
محقّق داماد در کتاب الرواشح السماوية در بررسي اصطلاح وضع و جعل رواياتي مجعول را به عنوان نمونه از کتاب الشهاب قضاعي نقل کرده و آنگاه به نقل از او چنين آورده است:
«از جمله روايات مجعولي که در زبان مردم رايج بوده و به پيامبر صلي الله عليه وآله نسبت ميدهند، اين روايت است که هرگاه حديثي از من روايت کرديد، آن را بر قران عرضه کنيد، اگر با آن موافق باشد، آن را بپذيرد و اگر مخالف آن باشد، حديث را رد کنيد.»
خطابي در کتاب معالم السنن گفته است: اين حديث را زنادقه جعل کردهاند و سخن ديگر پيامبر صلي الله عليه وآله که فرمودند:
«قد اوتيت الکتاب و ما يعدله.»؛ «به من کتاب و معادل آن داده شده است» و نيز روايت «اوتيت الکتاب و مثله معه.»؛ «به من کتاب و با آن همسان آن داده شده است، آن را مردود ميسازد.»۱
محقّق داماد ضمن مردود دانستن نسبت جعل به شماري از روايات تأکيد ميکند که روايت عرضه صحيح بوده و با روايات پيشگفته از پيامبر صلي الله عليه وآله نيز منافات ندارد.۲
مسفر عزم الله دميني روايات عرضه قرآن را از جمله روايات مجعول ياد کرده است. او پس از ذکر گفتار پيشگفته از خطابي گفتار شوکاني را اين چنين ذکر کرده است:
خود حديث عرضه بر مردود بودن آن دلالت دارد؛ زيرا ما وقتي آن را بر قرآن عرضه ميکنيم، قرآن با آياتي همچون
«و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا»۳ با آن مخالفت کرده است.۴
1.. الرواشح السماوية، ص۲۰۲.
2.. همان.
3.. سوره حشر، آيه۷
4.. مقاييس نقد متون السنّة، ص۱۱۷ به نقل از الفوايد المجموعه في الاحاديث الموضوعة، ص۲۹۱.