احادیث داستانی شناخت خداوند در حوادث

انسانی که در کشتی نشسته وقتی که با غرق شدن آن مواجه می شود، به یاد نیرویی می افتد که می تواند او را نجات دهد و او همان خداست.

الإمام العسکری(ع) ـ فی قَولِ اللّهِ عز و جل: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ـ:

«اللّهُ» هُوَ الّذی یتَأَلَّهُ إِلَیهِ عِندَ الحَوائِجِ وَالشَّدائِدِ کلُّ مَخلوقٍ، عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن کلِّ مَن هُوَ دونَهُ، وتَقَطُّعِ الأسبابِ مِن جَمیعِ ما سِواهُ. یقولُ: بِاسمِ اللّهِ، أی: أَستَعینُ عَلی اُموری کلِّها بِاللّهِ الَّذی لا تَحِقُّ العِبادَةُ إِلّا لَهُ، المُغیثِ إِذَا استُغیثَ، وَالمُجیبِ إِذا دُعِی. وهُوَ ما قالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ(ع): یابنَ رَسولِ اللّهِ، دُلَّنی عَلَی اللّهِ ما هُوَ؟ فَقَد أکثَرَ عَلَی المُجادِلونَ وحَیرونی.

فَقالَ لَهُ: یا عَبدَ اللّه، هَل رَکبتَ سَفینَةً قَطُّ؟ قالَ: نَعَم.

قالَ: فَهَل کسِرَ بِک حَیثُ لا سَفینَةَ تُنجیک ولا سِباحَةَ تُغنیک؟ قالَ: نَعَم.

قالَ: فَهَل تَعَلَّقَ قَلبُک هُنالِک أنَّ شَیئا مِنَ الأَشیاءِ قادِرٌ عَلی أن یخَلِّصَک مِن وَرطَتِک؟ فَقالَ: نَعَم.

قالَ الصّادِقُ(ع): فَذلِک الشَّیءُ هُوَ اللّهُ القادِرُ عَلَی الإِنجاءِ حَیثُ لا مُنجِی، وعَلَی الإغاثَةِ حَیثُ لا مُغیثَ. ثُمَّ قالَ الصّادِقُ(ع): ولَرُبَّما تَرَک بَعضُ شیعَتِنا فِیافتِتاحِ أمرِهِ بِسمِ اللّهِالرَّحمنِ الرَّحیمِ، فَیمتَحِنُهُ اللّهُ بِمَکروهٍ لِینَبِّهَهُ عَلی شُکرِ اللّهِ ـ تَبارَک وتَعالی ـ وَالثَّناءِ عَلَیهِ، ویمحَقَ عَنهُ وَصمَةَ تَقصیرِهِ عِندَ تَرکهِ قَولَ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ.

قالَ: وقامَ رَجُلٌ إِلی عَلِی بنِ الحُسَینِ(ع) فَقالَ: أَخبِرنی عَن مَعنی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ».

فَقالَ عَلِی بنُ الحُسَینِ(ع): حَدَّثَنی أَبی، عَن أَخیهِ الحَسَنِ، عَن أَبیهِ أمیرِالمُؤمِنینَ(ع): أنَّ رَجُلاً قامَ إِلَیهِ فَقالَ: یا أَمیرَ المُؤمِنینَ، أَخبِرنی عَن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ما مَعناهُ؟ فَقالَ: إِنَّ قَولَک: «اللّه » أَعظَمُ اسمٍ مِن أَسماءِ اللّهِ عز و جل، وهُوَ الاِسمُ الَّذی لا ینبَغی أن یسَمّی بِهِ غَیرُ اللّهِ، ولَم یتَسَمَّ بِهِ مَخلوقٌ.

فَقالَ الرَّجُلُ: فَما تَفسیرُ قَولِهِ: «اللّه »؟

قالَ: هُوَ الَّذی یتَأَلَّهُ إِلَیهِ عِندَ الحَوائِجِ وَالشَّدائِدِ کلُّ مَخلوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن جَمیعِ مَن هُوَ دونَهُ، وتَقَطُّعِ الأَسبابِ مِن کلِّ مَن سِواهُ، وذلِک أنَّ کلَّ مُتَرَئِّسٍ فی هذِهِ الدُّنیا ومُتَعَظِّمٍ فیها وإِن عَظُمَ غِناؤُهُ وطُغیانُهُ وکثُرَت حَوائِجُ مَن دَونَهُ إِلَیهِ، فَإِنَّهُم سَیحتاجونَ حَوائِجَ لا یقدِرُ عَلَیها هذَا المُتَعاظِمُ، وکذلِک هذَا المُتَعاظِمُ یحتاجُ حَوائِجَ لا یقدِرُ عَلَیها، فَینقَطِعُ إِلَی اللّهِ عِندَ ضَرورَتِهِ وفاقَتِهِ، حَتّی إِذا کفی هَمَّهُ عادَ إِلی شِرکهِ، أما تَسمَعُ اللّهَ عز و جل:«قُلْ أَرَءَیتَکمْ إِنْ أَتَاکمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکمُ السَّاعَةُ أَغَیرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن کنتُمْ صَادِقِینَ * بَلْ إِیاهُ تَدْعُونَ فَیکشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیهِ إِن شَاءَ وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِکونَ»[۱].[۲]

امام عسکری(ع) ـ در باره «بسم اللّه الرحمن الرحیم» ـ:

«اللّه » آن موجودی است که هر مخلوقی، در هنگام نیازها و سختی ها و قطع امید کردن از هر کسی جز او و کوتاه شدن دست از هر آنچه غیر اوست، به او روی می آورد. می فرماید: «بسم اللّه »؛ یعنی: در همه کارهایم از خدایی کمک می جویم که بندگی، جز سزاوار او نیست، [همان که] هر گاه از او فریادخواهی شود، به فریاد می رسد، و هر گاه خوانده شود، پاسخ می دهد. و این [معنا] همان چیزی است که مردی به امام صادق(ع) گفت: ای پسر پیامبر خدا! مرا راهنمایی کنید که خدا چیست؛ زیرا مجادله گران، بسیار با من بحث می کنند و دچار حیرتم کرده اند.

پس به او فرمود: «ای بنده خدا! آیا هرگز به کشتی نشسته ای؟».

گفت: آری.

فرمود: «آیا پیش آمده است که کشتی بشکند، به طوری که نه کشتی ای باشد که نجاتت دهد و نه شنایی به کار تو آید؟».

گفت: آری.

فرمود: «آیا در این هنگام، به دلت گذشته است که چیزی هست که می تواند تو را از هلاکت نجات بدهد؟».

گفت: آری.

[امام] صادق(ع) فرمود: «آن چیز، همان خداست که آن جایی که نجاتبخش و کمک رسانی نیست، او قادر به نجات دادن و کمک کردن است».

سپس [امام] صادق(ع) فرمود: «گاه، یکی از شیعیان ما کار خود را با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز نمی کند. پس خداوند، او را به امری ناگوار مبتلا می کند تا او را متوجّه سپاس گزاری از خداوند متعال و ثناگویی او کند و لکه تقصیر در ترک «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را از او بزداید».

مردی در نزد [امام] زین العابدین(ع) برخاست و گفت: مرا از معنای «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آگاه کن.

[امام] زین العابدین(ع) فرمود: «پدرم، از برادرش حسن(ع)، در باره پدرش امیر مؤمنان(ع)، برایم حدیث کرد که: مردی در نزد ایشان برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان! مرا از معنای «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آگاه کن.

فرمود: کلمه اللّه، بزرگ ترین نام از نام های خداوند عز و جل است، و نامی است که سزاوار نیست غیر خدا به آن نامیده شود، و هیچ مخلوقی بدان نامیده نشده است.

مرد گفت: تفسیر اللّه چیست؟

فرمود: اللّه، موجودی است که هر مخلوقی در هنگام نیازها و سختی ها، آن گاه که از همه چیز جز او قطع امید می شود، و دست ها از غیر او کوتاه می گردد، به وی روی می آورد. توضیح، آن که: هر رئیسی و هر بزرگی در این دنیا، هرچند بسیار توانگر و قدرتمند باشد و دیگران به او بسیار محتاج باشند، آنان باز نیازهایی خواهند داشت که آن بزرگ، توانایی برآوردن آنها را ندارد، و خودِ آن بزرگ را نیز نیازهایی است که از عهده تأمین آنها بر نمی آید. این جاست که او در هنگام اضطرار و نیازمندی، به درگاه خدا رو می آورد و چون نیازش برآورده شود، دوباره به شرک خویش می گراید. مگر این سخن خداوند عز و جل را نشنیده ای که: «بگو: به نظرتان، آیا اگر عذاب خدا شما را در رسد، یا رستاخیزْ شما را دریابد، چنانچه راستگویید، [کسی] غیر از خدا را می خوانید؟ [نه؛] بلکه تنها او را می خوانید، و اگر او بخواهد، رنج و بلا را از شما دور می گرداند، و آنچه را شریک [او] می گردانید، فراموش می کنید» ».


[۱]. الانعام، الآیة ۴۰ ـ ۴۱.

[۲]. التوحید: ص ۲۳۰ ح ۵، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۵، ص ۱۸۴.