احادیث داستانی پاره کردن خیک های شراب در بازار

پیامبر(ص) با کاردی خیک های شراب را پاره کرد و سپس کارد را به امام علی(ع) داد و از او خواست تا خیک های دیگر شراب را نیز پاره کند

مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن عمر:

أمَرَنی رَسولُ اللّهِ(ص) أن آتِیهُ بِمُدیةٍ ـ وهِی الشَّفرَةُ ـ فَأَتَیتُهُ بِها، فَأَرسَلَ بِها فَاُرهِفَت، ثُمَّ أعطانیها وقالَ: اُغدُ عَلَی بِها، فَفَعَلتُ، فَخَرَجَ بِأَصحابِهِ إلی أسواقِ المَدینَةِ وفیها زِقاقُ خَمرٍ قَد جُلِبَت مِنَ الشّامِ، فَأَخَذَ المُدیةَ مِنّی فَشَقَّ ما کانَ مِن تِلک الزِّقاقِ بِحَضرَتِهِ ثُمَّ أعطانیها، وأَمَرَ أصحابَهُ الَّذینَ کانوا مَعَهُ أن یمضوا مَعِی وأَن یعاوِنونی، وأَمَرَنی أن آتِی الأَسواقَ کلَّها، فَلا أجِدُ فیها زِقَّ خَمرٍ إلاّ شَقَقتُهُ، فَفَعَلتُ فَلَم أترُک فی أسواقِها زِقّا إلاّ شَقَقتُهُ.[۱]

مسند ابن حنبل ـ به نقل از عبد اللّه بن عمر ـ:

پیامبر خدا(ص) از من کاردی خواست و من برای ایشان بُردم. فرستاد آن را تیز کردند و سپس به من داد و فرمود: «فردا این را برایم بیاور». من چنین کردم و ایشان با یارانش به بازارهای مدینه رفت. در آن جا خیک های شرابی بود که از شام آورده بودند. پیامبر(ص) کارد را از من گرفت و تمام خیک هایی را که در برابرش بود، پاره کرد. سپس کارد را به من داد و به یارانش که همراه او بودند، فرمود با من بیایند و کمکم کنند و به من دستور داد همه بازارها را بگردم و هر جا خیک شرابی دیدم، پاره اش کنم. من رفتم و هر چه خیک شراب در بازارهای مدینه بود، پاره کردم.


[۱]. مسند ابن حنبل: ج ۲ ص ۴۹۲ ح ۶۱۷۳، تفسیر ابن کثیر: ج ۳ ص ۱۷۵، مسند الشامیین: ج ۲ص ۳۵۴ ح ۱۴۸۶، المجموع للنووی: ج ۱۴ ص ۲۸۴، المغنی لعبد اللّه بن قدامة: ج ۵ ص ۴۴۷، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۳۰۰.