احادیث داستانی اسم اعظم

شب قبل از جنگ بدر، خضر در خواب اسم اعظم را به امام علی(ع) یاد داد.

الإمام الحسین(ع) عن الإمام علی(ع):

رَأَیتُ الخِضرَ(ع) فِی المَنامِ قَبلَ بَدرٍ بِلَیلَةٍ، فَقُلتُ لَهُ: عَلِّمنی شَیئا أُنصَرُ بِهِ عَلَی الأَعداءِ.

فَقالَ: قُل: «یا هُوَ، یا مَن لا هُوَ إِلَا هُوَ»، فَلَمّا أَصبَحتُ قَصَصتُها عَلی رَسولِ اللّهِ(ص)، فَقالَ لی: یا عَلِی عُلِّمتَ الاِسمَ الأَعظَمَ. فَکانَ عَلی لِسانی یومَ بَدرٍ.

وإِنَّ أَمیرَ المُؤمِنینَ(ع) قَرَأَ: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، فَلَمّا فَرَغَ قالَ: یا هُوَ، یا مَن لا هُوَ إِلّا هُوَ، اغفِر لی وَانصُرنی عَلَی القَومِ الکافِرینَ.

وکانَ عَلِی(ع) یقولُ ذلِک یومَ صِفّینَ وهُوَ یطارِدُ، فَقالَ لَهُ عَمّارُ بنُ یاسِرٍ: یا أَمیرَ المُؤمِنینَ، ما هذِهِ الکنایاتُ؟

قالَ: اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ، وعِمادُ التَّوحیدِ للّهِِ لا إِلهَ إِلّا هُوَ، ثُمَّ قَرَأَ: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ»، وآخِرَ الحَشرِ، ثُمَّ نَزَلَ فَصَلّی أَربَع رَکعاتٍ قَبلَ الزَّوالِ.[۱]

امام حسین(ع):[پدرم] علی(ع) فرمود:

«یک شب قبل از بدر، خضر(ع) را در خواب دیدم. به او گفتم: چیزی به من بیاموز که به واسطه آن بر دشمنان، نصرت داده شوم. گفت: بگو: ای او! ای آن که اویی جز او نیست!

صبح که شد، خوابم را برای پیامبر خدا تعریف کردم. فرمود: ای علی! اسم اعظم به تو آموخته شده است. پس در جنگ بدر، این جمله پیوسته بر زبانم بود».

امیر مؤمنان، «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» را خواند و چون تمامش کرد، فرمود: «ای او! ای آن که اویی جز او نیست! مرا بیامرز و بر این جماعت کافر، نصرتم بخش».

در جنگ صفّین نیز، در حالی که دشمن را تعقیب می کرد، همین جمله را می گفت. عمّار بن یاسر به امام(ع) گفت: ای امیر مؤمنان! این اشارات و کنایات چیست؟

فرمود: «اسم اعظم خدا، و ستون توحید خداوند، جمله لا إله إلّا هو است». سپس آیه «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» و آخر سوره حشر را خواند. آن گاه، پیاده شد و چهار رکعت قبل از زوال (ظهر) را خواند.


[۱]. التوحید: ص ۸۹ ح ۲، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۶، ص ۱۶.