بررسی و تحلیل تاریخی اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم
سال
1398 / شماره پیاپی
43 /
صفحه
91 - 125
چکیده :
اندیشه پیوستگی متن قرآن کریم پیشینهای دیرین در مطالعات قرآنی دارد و به سدههای نخست اسلامی باز میگردد. باور به پیوستگی متن قرآن در مباحثی نظیر نظم، اعجاز قرآن و تناسب آیات و سور بازتاب یافته و به تدوین آثاری دراینباره انجامیده است. بااینهمه، آرا و نظریات در این باب نشانگر وجود رویکردهایی متناقض و متفاوت به مسئله پیوستگی متن قرآن کریم است. از این رو، در مقاله حاضر با روش تحلیلی- تاریخی به بررسی این اندیشه، رویکردهای متفاوت دراینباره و بررسی خاستگاه و روش آنها پرداختهایم. در این راستا، پس از تبیین خاستگاه پیوستگی در مطالعات قرآنی، دو رویکرد کلی به مسئله پیوستگی متن قرآن را صورتبندی و تحلیل کردهایم:
1-رویکرد گسستهباور که ریشه در مطالعات تاریخی-انتقادی به متن قرآنکریم دارد و رویکرد غالب قرآنپژوهان اروپایی امریکایی است.
2-رویکرد نظمباور که به دو شاخه نظماندیشی کهن و نظمپژوهی نوین تقسیم میشود. نظماندیشی کهن، عموماً برمبنای توقیفی بودن ترتیب آیات و سور و با روش خطی-جزئی در صدد اثبات پیوستگی به مثابه یکی از وجوه اعجاز قرآنکریم است. نظمپژوهی نوین رویکردی جدید درمیان قرآنپژوهان معاصر مسلمان و قرآنپژوهان اروپایی-امریکایی است که با روش تحلیلی-ترکیبی به اثبات انسجام قرآن به ویژه در سورههای بلند مدنی میپردازد. این رویکرد در میان قرآنپژوهان مسلمان معاصر برخاسته از نهضت بازگشت به قرآن است که میکوشد به شبهات مطرحشده درباب ساختار قرآن پاسخدهد.
در میان قرآنپژوهان اروپایی-امریکایی نظمپژوهی نوین ریشه در تغییر جهت رویکرد به متن قرآن از نگاه درزمانی به همزمانی، مطالعات ادبی کتاب مقدس و ترکیب آن با زبانشناسی ساختگرا دارد.
کلیدواژههای مقاله :قرآن کریم، پیوستگی متن، نظم، رویکردها، تحلیل تاریخی