3
سفينه 02

آنچه در بيان دردمندانه علامه بحرالعلوم آمده، افزون بر بيان اهميت وارزش والاى حديث نشان مى دهد كه نشر حديث، الزاما به معنى «ترويج فرهنگِ حديثى يعنى فرهنگ مبتنى بر حديث» نيست. به تعبير ديگر، با مقوله نشر حديث دو گونه مى توان بر خورد كرد:
اول - آنكه زندگى فردى واجتماعى خود، پس ازنشر حديث را، به صورت «ادامه زندگى گذشته به اضافه دانستن يك يا چند حديث جديد» بدانيم.
دوم - اين كه زندگى پس از دانستن يك حديث را، يك زندگى جديد در پرتو يك يا چند حديث جديد بدانيم، كه با زندگى قبلى تفاوت هايى دارد. حالتى را كه «ترويج فرهنگ حديثى» مى ناميم ، حالت دوم است.
حديث، دراين حالت، بر زندگى ما اثر مى گذارد. وگرنه نوعى دانش افزايى است كه كاربردى در فرهنگ و اخلاقِ فردى واجتماعى ما ندارد.
* * *
از دريچه ديگر نيز مى توانيم به اين پديده بنگريم.
در دنياى پر شتاب، پر تحوّل و بى ثبات فعلى، هيچ پديده اى كه بوى كهنگى بدهد، جايگاهى ندارد. طرفه اينجاست كه آخرين اطلاعات توليد شده، در فاصله زمانى كوتاهى كهنه مى شوند و اين فاصله زمانى، لحظه به لحظه كوتاهتر مى شود. سيل شتابان اطلاعات، هيچ ارزش و نماد و جلوه اى از فرهنگ كهن را نمى پذيرد. گرايش به اشياء و لوازمِ «يك بار مصرف)، به شكلى خاصّ خود، در جهان علم و اطلاع رسانى، خود را مى نماياند.
در اين فضا، احاديث ـ كه بيانگر نمادهاى ثابت از دنياى كهن اند ـ چه جايگاهى دارند؟ ما كه ادّعا مى كنيم اسلام، هماره براى همه مكان ها و همه انسان ها، سخن تازه دارد، آيا توانسته ايم پيوندى ميان آن ثابت و اين متغير برقرار كنيم؟ آيا توانسته ايم احساس نياز به ارزش هاى شكوهمندِ بيان شده در احاديث را در نسل حاضر، پديد آوريم؟
* * *
براى برقرارى اين پيوند، در طول سالهاى گذشته، كارهايى انجام شد، كه غالبا در بستر افراط ياتفريط بود.
شيوه افراطى، برخورد عجولانه ـ هم با دانشهاى امروزين و هم با احاديث گران سنگ


سفينه 02
2

سخن ويراستار

بسم الله الرحمن الرحيم
سخن را با جملاتى آغار مى كنيم كه از مقدمه يكى از اجازات مفصّل علامه سيد محمد مهدى بحر العلوم اقتباس شده است: «حديث، يكى از دو راهنماى رساننده انسان به سعادت، و يكى از دو يادگار ماندگار رسول هدايت است كه سرور كائنات صلى الله عليه و آله ما را به تمسّك به آنها امر فرموده است. وپس از قرآن عظيم، بيشترين توجّه بايد بدان معطوف شود. از اين رو، گذشتگان نيك نهاد و پارساى ما، هم درجهت روايت وحفظ متن اخبار وهم در راه درايت و فهم دقيق آن، عمرها صرف كردند و زحمت ها كشيدند و خون دل ها خوردند. امّا پس از آنان، گروه هايى آمدند كه قدر آن زحمت ها را ندانستند و برخوردهايى شگفت داشتند:
1. جمعى، علم را پشت سر نهادند و حاملان آن را به استهزاء گرفتند.
2. گروهى، نادانى خود را كه از سران كفر و ضلالت و منكران نبوت و رسالت گرفته بودند، علم ناميدند.
3. برخى به ادعاى وصال، دل خوش داشتند وخود را بدان سبب، از كسب علم، بى نياز ديدند.
4.گروهى ديگر را، رياست دنيا و جدال و مراء، فريب داد.
در اين ميان، مى توان از گروه پنجم ياد كرد كه براى جلب رضاى خدا و پيروى پيامبرش صلى الله عليه و آله ، كوشيدند و كوشيدند... اينان گرچه اندك شمارند، رتبه اى والا دارند» ۱
* * *

1.- اقتباس وتلخيص از اجازه مبسوط علامه بحرالعلوم به سيد عبدالكريم بن سيد محمد جواد جزائرى، كه متن كامل آن را دكتر عبدالله فياض در كتاب «الاجازات العلمية عند المسلمين» (بغداد: مطبعة الارشاد، ۱۹۶۷ م) ص ۶۵-۷۲ آورده است. محدث قمى در كتاب الكنى والالقاب ج ۲، ص ۳۰۵ ، ازاين اجازه و نكات علمى آن ياد كرده وآن را ستوده است.

  • نام منبع :
    سفينه 02
    تاريخ انتشار :
    1383
    سردبیر :
    پهلوان، منصور
    صاحب امتیاز :
    مؤسسه فرهنگي نبأ مبين
    تلفن :
    7832000
    دورنگار :
    7832001
    پست الکترونیک :
    safineh@nabacultural.org
    امتیاز :
    علمی ترویجی
    مدیر مسئول :
    شهري، محمّد حسين
    آدرس اینترنتی :
    http://fa.safinahmagazine.ir
تعداد بازدید : 10596
صفحه از 183
پرینت  ارسال به