جايگاه تحف العقول در منابع روايی شيعه - صفحه 251

دوم. در کتاب تحف العقول مطلبي دال بر عقايد باطني نصيريان وجود ندارد. تنها وجود وصيت مفضل را نمي‌توان دليل بر انحراف حراني دانست. حتي اگر نصيري بودن او پذيرفته شود، اين موضوع مربوط به دوران آغاز تشيع نصيري است که تحولات اعتقادي و رفتاري متأخر در آن راه نيافته بوده است.۱
يادآوري اين نکته نيز لازم است که انحرافات غلات دو قسم است:
1. نسبت دادن عقايد ناروا و ساختگي به شيعيان؛ مانند: الوهيت و خدايي ائمه و ديگران، نبوت ائمه، عقيده به حلول و تناسخ، اعتقاد تشبيه و تحريف قرآن توسط عثمان و برداشته شدن آيات ولايت.
2. تحريف و تغيير عقايد شيعه و دگرگون کردن باورهاي راستين آنان؛ مانند: ولايت و وصايت امام علي عليه السلام ، مهدويت، رجعت و تأويل قرآن.
هيچ يک از ويژگي‌هاي غلات (زياده‌طلبي و شهوت پرستي، اباحي‌گري، ايجاد هرج و مرج و سوء استفاده از اصل شفاعت)۲ در تحف العقول وجود ندارد؛ بلکه آنچه در پايان مقدمه آورده است، خلاف ادعاي فوق است :
... فانّه من عمل بصغار الطاعات ارتقي الي کبارها و من لم يجتنب قليل الذّنوب ارتکب کثيرها .. روي «لا تنظر الي الذّنب و صغره و لکن انظر من تعصي به، فانّه الله العلي العظيم»؛
همان کسي که به فرامين خرد و کوچک خداوند گردن نهد، به مراتب بالاي آن نيز مي‌رسد و آن کس که از گناهان کوچک پروا نکند، به بسياري از گناهان آلوده مي‌شود ... روايت شده است که: «در هنگام گناه، به کوچکي آن نگاه نکنيد ، بلکه توجه کنيد که به وسيله گناه خداي بلند مرتبه و بزرگ را نافرماني مي‌کنيد».
توضيح حراني در باره علت عدم ذکر روايت امام مهدي(عج) نيز کاملاًٌ روشن است. وي آورده است:
ازتوقيعات و مکاتبات حضرت صاحب الزمان عليه السلام ، با همه تواتر و استقامتي که در ميان شيعه دارد، چيزي نياورديم؛ چون حديثي که با وضع کتاب و مطالب اينجا (موعظه، خطابه و حکمت) تناسبي داشته باشد، به دست نياورديم؛ با اين‌که عقيده ما در حق آن بزرگوار، همان عقيده‌اي است که در باره پدران پيشينش ائمه راشدين ـ سلام اللّه عليهم اجمعين ـ داريم.
وي در احاديث مربوط به امام رضا عليه السلام آورده است:
در مجلسي با حضور گروهي از دانشمندان عراق و خراسان، مأمون معناي آيه‌: (ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا...)۳را پرسيد. علما گفتند: مقصود خدا از «عباد»، برگزيده

1.. ر.ک : ميراث مکتوب شيعه.

2.. ر.ک : آراء ائمة الشيعة في الغلاة؛ تاريخ تشيع، ص ۲۴۶؛ تاريخ خلفا، ج۱، ص۶۳۳ .

3.. سوره فاطر، آيه۳۲.

صفحه از 260