جايگاه تحف العقول در منابع روايی شيعه - صفحه 256

نوع ارسال

شيخ صدوق گاهي براي نقل روايت از عبارت «روي عن الصادق عليه السلام »۱ استفاده مي کند، که بيانگر آن است که خود وي نسبت به صدور اين روايت اطمينان چنداني ندارد. اما گاهي با عبارت «قال الصادق عليه السلام »۲ ، روايت را نقل کرده است؛ يعني خود او به صدور روايت از امام صادق عليه السلام اطمينان دارد.
بعضي از علماي رجال مثل آيت الله خويي، مرسلات را از دايره اعتبار خارج مي‌دانند و براي نوع ارسال فرقي قايل نيستند.۳ برخي ديگر مانند آيت الله بروجردي، امام خميني و... بين انواع ارسال فرق مي‌گذارند و مي‌گويند آنجا که صدوق با لفظ قال، به ارسال حديث مي‌پردازد، خود او در صحت اين روايت ترديدي ندارد.۴
از نوع ارسال حراني، مي‌توان دريافت که خود وي نسبت به احاديث تحف العقول، اعتماد داشته است.۵ و اين خود معاضد اعتبار کتاب است.

اعتماد متأخرين و معاصرين

آيت الله خويي در باره توثيق عام صاحبان کتب روايي مي‌نويسد:
وثاقت با اخبار ثقه ثابت مي‌شود و در اين باره تفاوتي ميان شهادت به وثاقت فرد خاص يا وثاقت او در بين يک گروه وجود ندارد. از اين رو، به ثاقت همه مشايخ علي بن ابراهيم ـ که در تفسير خـويش از آنان روايت کرده تا سند آن به يکي از معصومين برسد ـ پي مي‌بريم.۶
ولي عبارت صاحب تحف العقول، ناظر بر توثيق روايان نيست، زيرا او بر استماع متن تصريح کرده است، در حالي که در مقدمه کامل الزيارات آمده است: «تمام روات اخباري که نقل مي‌کنم، در نظر من موثق هستند». پس کلام حراني عنوان توثيق عام ندارد و جابر ضعف اسناد نيست.
اما خوانساري نوشته است:
اعتراف حراني به اسقاط سند و رجال روايت نشان دهنده آن است که او از روايان و سنـد روايت اطلاع داشته و از نظر او ابهامي در روايات ذکر شده وجـود نداشته است و اين امر موجب مي‌شود تا خبر را مظنون الصدق و از اقسام صحيح قرار دهد.۷
امام خميني مي‌نويسد:

1.. ر.ک : من لا يحضره الفقيه، ج ۱، ص ۱۱۴، ۲۰۲، ۲۰۹ و ..؛ ج ۲، ص ۱۸، ۱۵۳، ۲۲۰و... .

2.. ر.ک : همان، ج۱، ص۱، ۵، ۱۴، ۲۱، ۲۸و ...؛ ج۲، ص ۱۳۴، ۱۴۲، ۲۱۲، ۲۱۴ و ... .

3.. معجم الرجال، ج ۱، ص ۷۸.

4.. تاريخ حديث، معارف.

5.. تذکر اين نکته نيز لازم است که صحيح در اصطلاح قدما با نظر متأخرين متفاوت بوده است. اموري چون وجود حديث در اصول اربعمأة، تکرار حديث در يک يا دو اصل معتبر و ... از عوامل صحت حديث بوده است.

6.. معجم الرجال، ج۱،‌ ص ۴۹ ـ ۵۲.

7.. روضات الجنات، ج۲، ص ۲۸۹، ش ۲۰۰.

صفحه از 260