روايت تحف العقول نسبت به ساير روايات، أخفي سنداً و أوضح دلالة هست.۱
کتب روايي متأخر شيعه 391 روايت [وسائل الشيعة 68، روايت مستدرک 143 روايت و بحارالانوار 180 روايت۲ از کتاب تحف العقول نقل کردهاند. در تفسير الميزان، تفسير البرهان، نمونه، اطيب البيان و الصافي، من وحي القرآن نيز رواياتي از تحف العقول وجود دارد.
استاد مطهري رحمه الله عليه در آثار خود بارها از تحف العقول روايت کرده است.۳
مقايسه متن برخي از روايات تحف العقول، با روايات مذکور در ساير منابع روايي، اطمينان انسان را نسبت به صحت آن تقويت ميکند.۴
به نظر نويسنده، اعتماد عدهاي از شخصيتهاي برجسته حديثشناس متآخر و معاصر به کتاب حراني، يکي از معاضدهاي اعتبار آن است.
علو متن
علماي قرن حاضر يکي از راههاي مهم صحت روايت را بررسي متن حديث دانستهاند و عدم مخالفت متن حديث با قرآن کريم، احاديث و سنت قطعي معصومان عليهم السلام ، مقتضيات عقلي، واقعيات تاريخي، قطعيات علمي، همسويي با ديدگاههاي سياسي و فرقهاي و ضروريات دين را از شرايط اعتبار حديث شمردهاند و بيشتر روايت تحف العقول از اين آسيبها مبرا هستند.۵
برخي گفتهاند: بحث سندي را فاقد موضوعيت و ارزش ذاتي ميدانند. و فقط ارزش آن را در اين ميدانند که راهي براي اطمينان صدور حديث از معصوم عليه السلام فراهم ميکند.
آيت الله جوادي آملي نوشته است:
از هر راهي که اين اطمينان [صدور روايت و زيارت از امام معصوم عليه السلام ] حاصل شود، کفايت ميکند؛ خواه به عدالت راوي باشد يا وثاقت وي؛ به علو متن باشد يا عمل کردن فقها به آن يا هر راه ديگري.
1.. المکاسب المحرمة، ج۱، ص۹.
2.. جستجوي رايانه اي با نرم افزار نوارالانوار۲.
3.. ر.ک : مجموعه آثار، ج ۱، ص ۴۰۷، ۴۱۸، ۶۱۰؛ ج ۵۶۳ ، ص ۲؛ ج ۱۳، ص ۹۳۵ و ... .
4.. خطبه توحيد امام علي عليه السلام ، با پاراگراف دوم خطبه اول نهج البلاغه شباهت دارد. نامه امام علي عليه السلام به فرزندش همان نامه ۳۱ نهج البلاغه است؛ البته اندکي طولانيتر و بعضي کلمات آن متفاوت است. نامه به مالک اشتر، را با نامه (۵۴) امام در نهج البلاغه مقايسه کردم، بعضي از جملات در نهج البلاغه نيست و بعضي از کلمات آن متفاوت است. خطبه همام، اين خطبه را نيز با خطبه (۱۸۴) نهج البلاغه مقايسه کردم ، خطبه تحف العقول طولانيتر است و برخي از کلمات با آن متفاوت است. ديباچه خطبه ـ که همام از امام تقاضاي موعظه کرد و امام فرمودند: «اتقوالله و کونوا مع الصادقين» و همام به آن اکتفا نکردند و از امام توضيح بيشتري خواستند، در آن وجود ندارد. وصيت به محمد بن ابابکر، نيز از نامه (۲۷) نهج البلاغه طولانيتر و در بعضي از کلمات متفاوت است. توصيف ناقلان حديث، همانند متن نهج البلاغه است؛ با اختلافات جزيي. وصيت به فرزندش امام حسن عليه السلام هنگام وفات را با نامه (۴۷) نهج البلاغه مقايسه کردم. محتواي آن بيشتر است و بعضي از کلمات در آن نامه نيست.
رساله حقوق امام سجاد عليه السلام نيز، فصل بندي شده با پنجاه شماره در صفحات ۲۶۲ ـ ۲۷۸ آمده است.
5.. ر.ک : منهج النقد المتن...؛ الحديث النبوي بين الرواية والدراية؛ فقه الحديث.