مفهوم اصطلاحي سنّت
"کالستون وير" براي مفهوم اصطلاحي سنّت، سه کارکرد ذکر ميکند:
1. در يک معناي جامع، واژه ي سنّت شامل کلّ ايمان و عمل مسيحي ميشود و نه تنها آموزههاي اعتقادي، بلکه عبادت، هنجارهاي رفتاري، تجربه زيستي و قداست را از زمان عيسي مسيح تا امروز در بر ميگيرد. سنّت به اين معناي جامع در مقابل کتاب مقدّس قرار نميگيرد؛ بلکه شامل آن نيز ميشود؛ يعني، کتاب مقدّس هم در درون سنّت وجود دارد.
2. سنّت به معناي محدودتر ميتواند از کتاب مقدّس متمايز باشد، بهطوري که شامل همهي آموزش ها و اعمال کليسايي باشد، نه اينکه صرفاً متن مکتوب کتاب مقدّس را در برگيرد؛ بلکه در اين معنا شامل همه ي عقايد و اعمال کليسا از آغاز پيدايش مسيحيّت تاکنون ميشود.
3. با اين همه، سنّت معناي محدودتري نيز دارد؛ به خصوص هنگامي که به شکل اسم جمع (سنن) به کار ميرود و غالباً دلالت بر يک عقيده يا آيين خاص ميکند که درباره ي آن نميتوان داشتن ادعاي منشأ الهي کرد. ۱
در ميان سه مفهوم پيش گفته، پيداست که مفهوم سوم از محل بحث خارج است؛ زيرا وقتي عقيده يا آييني فاقد منشأ الهي باشد، معنا ندارد از آن بهعنوان حقيقت يا منبعي در کنار کتاب مقدّس ـ چنان که مسيحيان درباره ي سنّت اصطلاحي مورد نظر خود قايل هستند ـ ياد شود.
مفهوم نخست پيش گفته نيز گرچه تحليل واقع بينانهاي از کارکرد سنّت به شمار مي آيد، در عين حال مشابه مفهوم عام سنّت در اصطلاح اسلامي است؛ زيرا مسلمانان نيز گاه از مجموع آموزههاي انعکاس يافته در قرآن و سنّت نبوي و ولوي با عنوان «سنّت ديني» ياد ميکنند؛ امّا با اين حال فراتر از مفهوم اصطلاحي، سنّت مسيحي ميباشد. چه، در سنّت
1.(گروهي از نويسندگان، ۱۳۷۹، ص۴۳ و ۴۴.)