مفهوم و جايگاه سنّت، ازنگاه اسلام و مسيحيّت - صفحه 18

بررسي عوامل اساسي پيدايش سنّت مسيحي

1. پيدايش اختلاف در حدود و ثغور کتاب مقدّس

نخستين نشانه‌هاي اختلاف در دوره آباء؛ يعني، از سده‌ي‌100 ميلادي که زمان خاتمه يافتن نگارش نوشته‌هاي عهد جديد است، تا آخرين شوراي نهايي کالسدون در سال 451 ميلادي درباره‌ي حدود و ثغور کتاب مقدّس بوده است. "مک گراث" اين اختلاف را اين چنين گزارش کرده است:
«از ديدگاه نويسندگان عهد جديد، اصطلاح «کتاب مقدّس» اصولاً به‌معناي نوشته‌اي از عهد عتيق بود؛ امّا پس از گذشت مدّت کوتاهي نويسندگان اوّليه مسيحي (مانند: ژوستين شهيد، حدود 100 ـ 165) به عهد جديدي اشاره کردند که قابل مقايسه با «عهد عتيق» بود و بر اين نکته تأکيد داشتند که هر دو، اعتبار يکساني دارند. در دوران اير نئوس (حدود 130 ـ 200) در مجموع اناجيل چهارگانه پذيرفته شده بود. در پايان قرن دوم، نوعي اجماع در اناجيل، اعمال رسولان، نامه‌ها و جايگاه کتاب مقدّس الهام شده وجود داشت. به همين سبب، کلمنت اسکندراني اناجيل چهارگانه، اعمال رسولان، چهارده رساله پولس (رساله به عبرانيان که به پولس نسبت داده مي‌شد) و کتاب مکاشفه را پذيرفته بود. ترتوليان (حدود 160 ـ 225) اعلام کرده بود که «آثار انجيلي و رسولان» همانند کتاب شريعت و پيامبران است و هر دو در کليسا داراي اعتبار است. توافق بر سر فهرست کتاب‌هاي الهام شده و ترتيب آن به تدريج حاصل شد. در سال 367، آتاناسيوس (حدود 396 ـ حدود 373) فهرست سي و نه‌گانه خود را منتشر کرد و در آن، بيست وهفت کتاب از عهد جديد را قانوني اعلام کرد و اين همان چيزي است که در اين زمان نيز معروف است.» ۱
از آنچه درباره‌ي روند شکل‌گيري «عهد جديد» و اختلافات بر سر بخش‌هايي از آن يا نوع چينش آن آورده شد، به‌دست مي‌آيد که نخستين عرصه‌اي که کليسا نقش خود را به عنوان سنّت مقدّس و قابل احترام بازي کرده، تعيين حدود و ثغور کتاب‌ مقدّس و حذف بخش‌هاي اختلافي و نيز شکل دادن آن به شکل کنوني بوده است که از سال 100 ميلادي تا سال 323 ميلادي؛ يعني، طي حدود 250 سال دنبال شد. و در اين زمان، مسيحيان تصميم‌گيري آباء مقدّس و کليساي نخستين درباره‌ي حدود، ثغور و چينش عهد جديد را به عنوان امري الهي قلمداد کرده که جاي هيچ‌گونه تشکيک و ترديد در آن نيست.

1.(مک گراث،۱۳۸۲، ص۴۴.)

صفحه از 30