چنان که از اين تعريف بر مي آيد که کليسا داراي دو نقش اساسي در برابر کتاب مقدّس است که عبارتند از:
1. تبيين و تفسير کتاب مقدّس؛
2. ارايهي آموزهها و مناسک ديني مسکوت گذاشته شده در کتاب مقدّس.
حال اگر کسي در هريک از دو ويژگي کتاب مقدّس يا يکي از دو نقش پيش گفته کليسا ترديد کند، عملاً يا به بي-اعتباري سنّت مسيحي رأي داده يا حوزه ي اعتبار آن را محدود ساخته است. تاريخ کليسا و ديدگاههاي متالهان مسيحي از آغاز تاکنون، نشان ميدهد که به استثناي محور نخست و نيازمندي کتاب مقدّس به تفسير، درباره ي محورهاي سهگانه پيش گفته اختلافات نسبتاً اساسي وجود دارد.
بر اين اساس و با توجّه به تاريخ تحوّلات کليسا در نوع نگرش به سنّت، سه نگرش نسبت به جايگاه سنّت در مقايسه با کتاب مقدّس شکل گرفت که عبارتند از:
1. ديدگاه دو منبعي؛
2. ديدگاه تک منبعي و انحصار تفسير کتاب مقدّس به کليسا؛
3. ديدگاه تک منبعي و فراگيري تفسير آن به عموم مردم.
1. ديدگاه دو منبعي (کتاب مقدّس و سنّت کليسا دو منبع مستقل دين شناخت)
همانگونه که از بررسي مفهوم اصطلاحي سنّت و بررسي عوامل پيدايش اين پديده، بيان شد اکثريّت قريب به اتّفاق متالهان مسيحي دو ويژگي پيش گفته کتاب مقدّس را مورد تأکيد قرار دادند؛ يعني، از يک سو آنان معتقدند که کتاب مقدّس نيازمند تبيين و تفسير است و از سويي ديگر بر اين باورند که برخي ديگر از اعمال و آموزههاي مسيحيّت در کتاب مقدّس مسکوت گذاشته شده است. از ديگر سو آنان براي کليسا هر دو نقش پيش گفته؛ يعني، شايستگي تفسير کتاب مقدّس و تنظيم آموزه ها و اعمال مسيحي را قايل شدند؛ در نتيجه چنان که از ارايه ي نمونهها دانسته شد، کليسا شايستگي يافت، آموزههايي همچون الوهيّت مسيح و تثليث را که به گمان بعضي در کتاب مقدّس به صراحت نيامده است و نيز مناسکي همچون غسل تعميد اطفال و غسل نوکيشان را به عنوان آموزه اي از آموزه هاي مسيحيّت به تصويب رساند. از اين ديدگاه با عنوان «سنّت2» يا نظريهي «دو منبعي» ياد ميشود. به اين معنا که خداوند براي شناخت آموزهها و اعمال مسيحي دو منبع: کتاب مقدّس و سنّت مسيحي را قرار داده است.
شوراي ترنت در سال 1546 ضمن تأييد نظريه دو منبعي، اعلام کرد که ايمان