کاملاً متفاوت وجود دارد که بر اساس نگرش نخست، سنّت هم پاي کتاب مقدّس و به عنوان منبعي مستقل قلمداد ميگردد و بر اساس نگرش دوم، سطح آن تا حد تفسير کتاب مقدّس متوقف ميماند؛ امّا بر اساس نگرش سوم، به هيچ روي معتبر شناخته نميشود.
نقاط اشتراک و افتراق مفهوم و کارکرد سنّت در اسلام و مسيحيّت
از آنچه در بررسي مفهوم، کارکرد و جايگاه سنّت از نگاه اسلام و مسيحيّت بيان گشت، نتايج زير حاصل مي شود:
الف. مشترکات
1. سنّت، چه به معناي منبعي مستقل براي استخراج گزارههاي ديني و چه به عنوان مبيّن و مفسّرکتاب آسماني ـ قرآن و کتاب مقدّس ـ امري گريزناپذير است. هرچند در ميان مسلمانان گروهي اندک همچون فرقه ي قرآنيون و در ميان مسيحيّت مدافعان نهضت اصلاحگراي بنيادستيز، تنها منبع فهم دين را به ترتيب قرآن و کتاب مقدّس دانسته و هيچ نقشي را براي سنّت قايل نيستند.
2. سنّت از نگاه اسلام و مسيحيّت از آن جهت که به نوعي با آسمان پيوند برقرار کرده، داراي اعتبار و حجيّت است. در ميان مسيحيّت اين اعتبار به دو جهت دانسته شده است:
الف. بخشي از سنّت که از رسولان و حواريان گزارش شده، حکايتگر گفتار و کردار مسيح(عليه السلام) است و از اين جهت که مستند به عيسي است، بهسان کتاب مقدّس داراي اعتبار است.
ب. بخشي ديگر از سنّت که مربوط به کليسا و پدران مقدّس است، از آن جهت که از الهام روح القدس بهره دارد، داراي اعتبار است؛ امّا از نظر مسلمانان، سنّت تنها از آن جهت که به پيامبر يا اهلبيت(عليهمالسلام) به عنوان معصومان منتسب بوده و بالطبع به واسطه ي آنان به خداوند منسوب است، داراي حجيّت است. درباره ي سنّت صحابه تنها شماري اندک همچون ابواسحاق شاطبي قايل به استقلال در حجيّت شدهاند. در حالي که عموم عالمان اهل سنّت بهسان متکلمان شيعه براي سنّت صحابه و به طريق اولي براي سنّت تابعان تنها از آن جهت که حکايتگر سنّت پيامبر است، حجيّت قايل شدهاند.
3. چنان که اشاره شد، ميان عالمان مسيحي و مسلمان از اين جهت که براي سنّت بر اساس نوع نگرش به کتاب آسماني خود و کارکرد سنّت، دو نقش حداکثري يا حداکثري قايل هستند، اشتراک وجود دارد. عالمان مسلمان عموماً سنّت را دومين منبع دينشناخت پس از قرآن ميشناسند که ميتوان از آن گزارههاي ديني استخراج کرد و با توجّه به اينکه اهتمام قرآن بيان کليات و مسکوت گذاشتن شماري از آموزهها و اعمال است و در آن بر مراجعه به سنّت به عنوان مفسّر يا منبعي مستقل تأکيد شده، نيازمندي به سنّت با جامعيّت قرآن منافات ندارد. البته گروه قرآنيون و شماري محدود از متفکّران مسلمان براي سنّت هيچ اعتباري قايل نيستند؛ اعم از اين که اين نقش تبييني است يا نوگستري.